محمد یونسی الموتی؛ سید مرتضی صداقت حسینی
چکیده
در این تحقیق، سامانه کنترل غلظت محلول مصرفی برای دستگاه سمپاش بومدار پشت تراکتوری، ساخته و ارزیابیشد. این سامانه شامل حسگر سرعت پیشروی سمپاش، پمپ مقسم مواد شیمیایی، محرک پمپ مقسم، حسگر سرعت دورانی پمپ مقسم، واحد اختلاط آب با مواد شیمیایی و واحد کنترل الکترونیکی است. با نصب سامانه روی دستگاه سمپاش پشت تراکتوری، قابلیت ...
بیشتر
در این تحقیق، سامانه کنترل غلظت محلول مصرفی برای دستگاه سمپاش بومدار پشت تراکتوری، ساخته و ارزیابیشد. این سامانه شامل حسگر سرعت پیشروی سمپاش، پمپ مقسم مواد شیمیایی، محرک پمپ مقسم، حسگر سرعت دورانی پمپ مقسم، واحد اختلاط آب با مواد شیمیایی و واحد کنترل الکترونیکی است. با نصب سامانه روی دستگاه سمپاش پشت تراکتوری، قابلیت کاربرد مواد شیمیایی محلول در آب با مدیریت موضعی ایجاد شد. از محلول آب نمک برای تعیین دقت سامانه در مزرعه بهاین دلیل استفاده شد که اندازهگیری غلظت آن آسان است. این سامانه از نوع تزریق مستقیم است که برای تغییر غلظت محلول مصرفی، مقدار ماده مؤثر را در سیال حامل (آب) تغییر میدهد. در آزمون کارگاهی، اثر عوامل فشار محلول مصرفی و سرعت دورانی محور پمپ مقسم در بده خروجی پمپ مقسم ارزیابی شد. رابطۀ رگرسیونی بین متغیر وابسته بده خروجی پمپ مقسم و متغیرهای مستقل تهیه شد. در آزمونهای مزرعهای، نقشۀ توصیهای غلظت محلول مصرفی برای قطعۀ زراعی مورد استفاده با نرمافراز ArcGIS تهیه شد. اثر سرعت پیشروی (3 سطح 3، 6 و 9 کیلومتر در ساعت) و فشار رایج پاشش محلول در مزرعه (3 سطح 3، 4 و 5 بار) بر مقدار خطای غلظت محلول خروجی (درصد) افشانکهای اول و آخر سمت راست تیرک، نیز بهطور جداگانه ارزیابی شد. نتایج آزمون کارگاهی نشان میدهد سرعت دورانی پمپ مقسم، فشار محلول مصرفی و اثر متقابل آنها بر بده پمپ در سطح یک درصد معنی دار است. نتایج آزمون مزرعه نیز نشان میدهد که فشار محلول مصرفی و سرعت پیشروی در خطای غلظت محلول خروجی از افشانک اول معنیدار نیست و اثر سرعت پیشروی در خطای غلظت محلول خروجی از افشانک آخر در سطح یک درصد معنیدار است. متوسط میانگین خطای افشانکهای اول و آخر به ترتیب 71/2 و 56/3 درصد است.
محمود صفری؛ رضا عبدی؛ مهرداد عدل
چکیده
یکی از راههای بازیافت از پسماندهای گیاهی و فضــولات دامی، اســتفاده از بیوگاز است که طی فرآیند هضم بی هوازی تولید می شود. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسۀ استحصال بیوگاز از پسماندهای ساقۀ کلزا ، کود گاوی و محتویات شکمبۀ گاوی است. در این تحقیق، به منظور مقایسۀ میزان استحصال بیوگاز از این منابع، تجهیزات رآکتور، همزن، حمام آب ...
بیشتر
یکی از راههای بازیافت از پسماندهای گیاهی و فضــولات دامی، اســتفاده از بیوگاز است که طی فرآیند هضم بی هوازی تولید می شود. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسۀ استحصال بیوگاز از پسماندهای ساقۀ کلزا ، کود گاوی و محتویات شکمبۀ گاوی است. در این تحقیق، به منظور مقایسۀ میزان استحصال بیوگاز از این منابع، تجهیزات رآکتور، همزن، حمام آب گرم و سامانۀ اندازهگیر حجم طراحی و ساخته شد و مواد، پس از اعمال پیشتیمار مکانیکی و حرارتی و نیز تعیین درصد کربن به نیتروژن، مواد جامد خشک و فرار با نسبت معین در داخل رآکتور ها ریحته شد. تیمارهای آزمایشی شامل: پسماندهای ساقۀ کلزا+کود گاوی+محتویات شکمبه، کود گاوی و محتویات شکمبۀ گاوی بودند که به کمک رآکتورهای یک لیتری در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار مقایسه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین تیمارهای آزمایشی از نظر استحصال بیوگاز، درصد متان، میزان متان انباشته و میزان کاهش مواد جامد خشک، اختلاف معنیداری وجود دارد. تیمار 1 از نظر میزان بیوگاز و متان انباشته به ترتیب: با 1/504 و 9/277 لیتر بر کیلوگرم ماده جامد خشک فرار در گروه الف، تیمار 2 با 6/178 و 5/116 لیتر بر کیلوگرم ماده جامد خشک فرار در گروه ب و تیمار 3 با 8/14 و 0/4 لیتر بر کیلوگرم ماده جامد خشک فرار در گروه آخر قرار گرفت. میزان متان در تیمار 1 و 2 به ترتیب 55 و 60 درصد و میزان کاهش مواد جامد در تیمار 1 و 2 به ترتیب 59 و 46 درصد بود. از نظر نسبت کربن به نیتروژن، بین تیمارهای 2 و 3 اختلاف معنیداری وجود نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده، کود گاوی تازه+محتویات شکمبه در ترکیب با پسماندهای ساقۀ کلزا بیشترین استحصال بیوگاز و متان را به دست میدهد و استفاده از این ترکیب توصیه میشود.
سیامک مصلحی رودی؛ محمد حسین عباسپورفرد؛ محمد حسین آق خانی
چکیده
در این مطالعه یک مدل نرمافزاری از واحد پاشنده کودپاش گریز از مرکز شبیهسازی و عملکرد پاشش آن با تیغههای مختلف طراحی شده بررسی شد تا مناسبترین تیغه برای پاشش کودهای پلت انتخاب شود. تیغههای بررسی شده در این مطالعه شامل پنج طراحی شاهد، ذوزنقهای، ذوزنقهای زاویهدار، ناودانی و نبشی بودند. به منظور اعتبارسنجی نتایج نرمافزاری ...
بیشتر
در این مطالعه یک مدل نرمافزاری از واحد پاشنده کودپاش گریز از مرکز شبیهسازی و عملکرد پاشش آن با تیغههای مختلف طراحی شده بررسی شد تا مناسبترین تیغه برای پاشش کودهای پلت انتخاب شود. تیغههای بررسی شده در این مطالعه شامل پنج طراحی شاهد، ذوزنقهای، ذوزنقهای زاویهدار، ناودانی و نبشی بودند. به منظور اعتبارسنجی نتایج نرمافزاری با حالت عملی، یک ماشین پاشنده آزمایشگاهی منطبق با قسمت پاشنده کودپاش گریز از مرکز تجاری ساخته شد. الگوی پاشش تیغههای طراحی شده به صورت عملی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. اثر نوع طراحی به عنوان متغیر مستقل بر دو متغیر الگوی پاشش عرضی ایستای کل (TTSP) و درجه غیریکنواختی پاشش (CV) به عنوان متغیرهای وابسته برای انتخاب مناسبترین الگوی پاشش و رسیدن به مناسبترین تیغه در حالت آزمایشی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان میدهد تیغه ذوزنقهای در میان سایر تیغهها بهترین عملکرد پاشش را در عرض پاشش مؤثر دارد (18/0CV=) و پس از آن بهترتیب تیغههای نبشی (29/0CV=)، ناودانی (38/0CV=)، ذوزنقهای زاویهدار (57/0CV=) و شاهد (64/0CV=) قرار دارند که این ترتیب هم در حالت نرمافزاری و هم در حالت آزمایشی صادق است. بررسی وضعیت انطباق نتایج شبیهسازی شده با حالت آزمایشی نشان می دهد برای تمام تیغهها، انطباق قابل قبولی بین نتایج مدلسازی و آزمایشگاهی وجود دارد (90/0≤R2).
عباس روحانی؛ مهدی خجستهپور؛ محمودرضا گلزاریان
چکیده
جایگزینی تراکتور یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار برای انجام دادن بهموقع عملیات زراعی است. پیشبینی صحیح هزینههای تعمیر و نگهداری جز اساسی در مدل جایگزینی تراکتور بهشمار میآید. در این مطالعه، از دادههای واقعی هزینههای تعمیر و نگهداری 60 تراکتور دو چرخ محرک در موسسه کشت و صنعت آستان قدس استفاده شد. تراکتورهای ...
بیشتر
جایگزینی تراکتور یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار برای انجام دادن بهموقع عملیات زراعی است. پیشبینی صحیح هزینههای تعمیر و نگهداری جز اساسی در مدل جایگزینی تراکتور بهشمار میآید. در این مطالعه، از دادههای واقعی هزینههای تعمیر و نگهداری 60 تراکتور دو چرخ محرک در موسسه کشت و صنعت آستان قدس استفاده شد. تراکتورهای دو چرخ محرک شامل 17، 10، 28 و 5 تراکتور بهترتیب مسی فرگوسن 285، فیات 445، جاندیر 3140 و جاندیر 4450 بودند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که مدل درجه دوم، بهترین مدل برای پیشبینی هزینههای تعمیر و نگهداری تراکتور است. با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعداد 17850، 18380، 27000 و 27400 ساعت کارکرد تجمعی بهعنوان عمر جایگزینی به ترتیب برای تراکتورهای فیات، مسی فرگوسن، جاندیر 3140، جاندیر 4450 پیشبینی شده است.
محمدعلی رستمی؛ بهمن پناهی؛ غلامرضا برادران؛ محمدجواد عصاری
چکیده
در سالهای اخیر عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما به هزاران هکتار از باغ های خرمای بم خسارت زیاد وارد کرده است. در این مطالعه، از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی استفاده شد که ابزاری برای کمک به تصمیم گیری ها در مدیریت موضعی محصول و راهکاری برای پایش عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما است. در مرحلۀ اول پژوهش حاضر، اطلاعات میدانی شامل درصد خسارت باغها ...
بیشتر
در سالهای اخیر عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما به هزاران هکتار از باغ های خرمای بم خسارت زیاد وارد کرده است. در این مطالعه، از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی استفاده شد که ابزاری برای کمک به تصمیم گیری ها در مدیریت موضعی محصول و راهکاری برای پایش عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما است. در مرحلۀ اول پژوهش حاضر، اطلاعات میدانی شامل درصد خسارت باغها از عارضۀ خشکیدگی، مختصات جغرافیایی و مساحت باغها به دست آمد؛ در مرحلۀ دوم، دادههای جمعآوری شده به سامانۀ اطلاعات جغرافیایی وارد شد؛ و در مرحلۀ سوم، اطلاعات مورد نیاز از سامانه استخراج و نقشۀ پراکنش و شدت عارضۀ خشکیدگی خوشه خرما در مناطق بم و بروات به صورت نقطهای و سطحی با سه روش میانیابی نزدیکترین همجوار، معکوس فاصله و کریجینگ تهیه شد و سپس آنالیز روند دنبال شد. نتایج نشان داد که شدت خسارت عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما در باغ های کرانههای جنوبی منطقه بسیار بالاتر است تا در باغ های مناطق مرکزی و شمال منطقه، بنابراین مبارزه باید در این مناطق در مختصات جغرافیایی ۵۸ درجه و ۲0 دقیقه طول شرقی و ۲۹ درجه و 4 دقیقه عرض شمالی تا ۵۸ درجه و ۲6 دقیقه طول شرقی و ۲۹ درجه و 2 دقیقه عرض شمالی تمرکز یابد. خشکیدگی خوشه در 56 درصد از تعداد کل باغاتی که در منطقه بم و بروات وجود دارند گزارش شده است و در 57/2 درصد از باغاتی که در آن ها خشکیدگی خوشه به ثبت رسیده است خشکیدگی بین 20 تا 30 درصد و در 5/9 درصد آنها بیش از 40 درصد به ثبت رسید. نتایج محاسبات نشان داد که در بیش از 56/2 درصد از کل باغها در منطقۀ مورد مطالعه، عارضۀ خشکیدگی خوشۀ خرما گزارش شده است. با تفسیر نتایج نقشههای پراکنش، شدت عارضه و ارتفاع منطقه، میتوان نتیجه گرفت خسارت عارضۀ خشکیدگی خوشۀ نخلستانهایی که در ارتفاع بالاتر از 1000 متر از سطح دریا قرار دارند کمتر است و به طور کلی با افزایش ارتفاع از سطح دریا، میزان خسارت عارضه نیز کاهش مییابد. مساحت کل نخلستانهای منطقۀ بم و بروات، به کمک تصویر ماهواره سنتینل 2 به میزان 3647 هکتار و مساحت باغهای خسارت دیده 2049 هکتار برآورد شده است.
علی اکبر صلح جو؛ محسن بذرافشان؛ فرخ دین قزلی
چکیده
کنترل مکانیکی علفهای هرز در مزرعه میتواند مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف زیاد و هزینههای علفکشها را کاهش دهد. این مطالعه برای تعیین اثر کولتیواتور جدید کج ساق بر کنترل علفهای هرز در مزرعۀ چغندرقند اجرا شد. این پژوهش شامل هفت تیمار به ترتیب شامل کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 45 میلیمتر، کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی ...
بیشتر
کنترل مکانیکی علفهای هرز در مزرعه میتواند مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف زیاد و هزینههای علفکشها را کاهش دهد. این مطالعه برای تعیین اثر کولتیواتور جدید کج ساق بر کنترل علفهای هرز در مزرعۀ چغندرقند اجرا شد. این پژوهش شامل هفت تیمار به ترتیب شامل کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 45 میلیمتر، کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 45 میلیمتر + فاروئر، کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 65 میلیمتر، کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 65 میلیمتر + فاروئر، کولتیواتور مرسوم (تیغه هلالی)، کنترل تمام فصل علفهای هرز و عدم کنترل علفهای هرز بود که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. به منظور بررسی تأثیر کولتیواتورها بر دفع علفهای هرز و عملکرد چغندرقند، پارامترهای درصد کنترل علفهای هرز،عملکرد ریشۀ چغندرقند، درصد قند و عملکرد قند ناخالص اندازهگیری شد. نتایج بررسیها نشان داد که شکل هندسی کولتیواتور بر کنترل علفهای هرز و عملکرد محصول مؤثر است. کولتیواتور کج ساق با فاصله عرضی 65 میلیمتر + فاروئر نسبت به کولتیواتور مرسوم باعث افزایش کنترل علفهای هرز به میزان 0/17 درصد، عملکرد ریشه چغندرقند به میزان 5/5 درصد، افزایش قند به میزان 6/0 درصد، و عملکرد قند ناخالص به میزان 1/6 درصد شد. یافتهها نشان داد که فناوری جدید کولتیواتور کج ساق، پتانسیل افزایش کنترل علفهای هرز به همراه افزایش عملکرد محصول را دارد و میتواند باعث بهبود شرایط تولید و کاهش مصرف علفکشها شود.
نسرین جمشیدی کلجاهی؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقاننیا؛ علیاکبر انتظامی؛ محمود صوتی خیابانی
چکیده
در این پژوهش، برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته، ابتدا از میزان ثابت اسیدسیتریک و پلیوینیلالکل (PVOH) استفاده و پس از آن اثر سطوح مختلف غلظت دو نوع نانوذره نانوکریستال سلولز (CNC) و دیاکسید تیتانیم (TiO2) بهصورت توأم و نرمکننده گلیسرول (GLY) بررسی شد. آزمون گرماسنجی پویشی افتراقی (DSC) نشان میدهد ...
بیشتر
در این پژوهش، برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته، ابتدا از میزان ثابت اسیدسیتریک و پلیوینیلالکل (PVOH) استفاده و پس از آن اثر سطوح مختلف غلظت دو نوع نانوذره نانوکریستال سلولز (CNC) و دیاکسید تیتانیم (TiO2) بهصورت توأم و نرمکننده گلیسرول (GLY) بررسی شد. آزمون گرماسنجی پویشی افتراقی (DSC) نشان میدهد که افزودن CNC و TiO2 بهترتیب موجب افزایش دمای ذوب و انتقال شیشهای و کاهش دمای ذوب و افزایش دمای انتقال شیشهای در زیست نانوکامپوزیتها میشود. سپس اثر غلظت سه افزودنی فوق بر میزان جذب آب، حلالیت در آب و خواص رنگی زیست نانوکامپوزیت بر پایۀ نشاسته نرم شده (PS) مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر غلظت بهینه آنها با طرح مرکب مرکزی توسط روش سطح پاسخ (RSM) تعیین گردید. نتایج حاصل از بهینهسازی فرمولاسیون با روش سطح پاسخ (RSM) نشان میدهد که غلظت TiO2، CNC و GLY بهترتیب بهصورت درجه دوم، خطی و درجه دوم بر میزان جذب رطوبت معنیدار و مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY برای حداقل جذب رطوبت بهترتیب 118/0، 30/0 گرم و 36/1 میلیلیتر است. استفاده توأم CNC و TiO2باعث بهبود کاهش جذب رطوبت و انحلالپذیری در آب زیست نانوکامپوزیت میشود و تأثیرگذاری CNC بیشتر از TiO2 است. مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY برای حداقل اندیس زردی بهترتیب 235/0، 0 گرم و 06/1 میلیلیتر است.
محمد رحمتیان؛ محمدامین نعمت الهی؛ رضا یگانه؛ احمد شریفی مالواجردی
چکیده
امروزه خاکورزی و مباحث مرتبط با آن برای محققان و کشاورزان اهمیت بالایی دارد. یکی از این مباحث، نیروی کششی است که عوامل زیادی بر آن تأثیر میگذارند. دانستن مقدار تقریبی این نیرو کمک میکند تا مثلاً ماشینآلات و ادوات مناسب با شرایط موجود در مزرعه به کار گرفته شود. هدف از این تحقیق استفاده از نتایج حاصل از آزمونهای برش وین ...
بیشتر
امروزه خاکورزی و مباحث مرتبط با آن برای محققان و کشاورزان اهمیت بالایی دارد. یکی از این مباحث، نیروی کششی است که عوامل زیادی بر آن تأثیر میگذارند. دانستن مقدار تقریبی این نیرو کمک میکند تا مثلاً ماشینآلات و ادوات مناسب با شرایط موجود در مزرعه به کار گرفته شود. هدف از این تحقیق استفاده از نتایج حاصل از آزمونهای برش وین و نفوذسنج مخروطی به منظور ارائۀ مدلی برای پیشبینی نیروی کششی ابزار خاکورز متقارن (گاوآهن قلمی)، بدون نیاز بهاندازهگیریهای آزمایشگاهی است. بدین منظور چهار مزرعه در نظر گرفته شد و در هر مزرعه آزمایشهای شاخص مخروط و برش وین اجرا گردید. در هر مزرعه با در نظر گرفتن متغیرهای سرعت پیشروی (3، 5، 7 و 9 کیلومتر در ساعت) و عمق خاکورزی (15، 20، 25 و 30 سانتیمتر)، نیروی کششی گاوآهن قلمی به دست آمد. این تحقیق در مزرعه بر اساس آزمایش کرت خرد شده بر پایۀ طرح بلوک کاملاً تصادفی و هر آزمایش در سه تکرار اجرا شد. نتایج بررسیها نشان داد که با افزایش عمق نفوذ از 15 تا 30 سانتیمتر، مقاومت برشی و شاخص مخروط خاک به ترتیب از 62/36 تا 21/48 و از 16/23 تا 86/38 درصد افزایش یافتهاند. با افزایش سرعت پیشروی و عمق خاکورزی، نیروی کششی به ترتیب در حدود 16/30 و 32/25 درصد افزایش یافت. با افزایش رطوبت خاک، مقدار مقاومت کششی 83/47 درصد کاهش یافت. همچنین با افزایش شاخص مخروط و مقاومت برشی خاک، نیروی کششی خاکورز قلمی نیز افزایش پیدا کرد. با توجه به رابطة بین متغیرهای نامبرده شده با نیروی کششی، مدلی با روش سطح پاسخ با استفاده از طرح Historical data به دست آمد. در این مدل، نیروی کششی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای سرعت پیشروی، عمق خاکورزی، شاخص مخروط و مقاومت برشی خاک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. ضریب تعیین، جذر میانگین مربعات خطا و میانگین خطای تخمین زده شده برای این مدل به ترتیب 97/0 و 49/0 کیلونیوتن و 34/2 درصد به دست آمد که نشاندهندۀ دقت بالای مدل برای پیشبینی نیروی کششی است.
سعید ظریف نشاط؛ محمدحسین سعیدی راد؛ صمد نظرزاده اوغاز؛ عباس مهدی نیا
چکیده
این آزمایش به منظور ارزیابی بذرکارهای کاشت مستقیم رایج در کشت غلات در خراسان رضوی در یک سیستم تناوبی مبتنی بر گندم با استفاده از طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای این آزمایش عبارتاند از کاشت مستقیم گندم در بقایای گندم با استفاده از خطی کارهای کشت مستقیم با نامهای تجاری: 1- اسفوجیا، 2- بالدان، 3- ...
بیشتر
این آزمایش به منظور ارزیابی بذرکارهای کاشت مستقیم رایج در کشت غلات در خراسان رضوی در یک سیستم تناوبی مبتنی بر گندم با استفاده از طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای این آزمایش عبارتاند از کاشت مستقیم گندم در بقایای گندم با استفاده از خطی کارهای کشت مستقیم با نامهای تجاری: 1- اسفوجیا، 2- بالدان، 3- تندر (نمونهای از کارندههای ساخت ایران) و 4- سیماتو. پارامترهای مورد بررسی در این طرح عبارتاند از: ظرفیت مزرعهای کارندهها، میزان صدمات مکانیکی وارده به بذرها، ضریب یکنواختی عمق کاشت بذر، عملکرد گندم، درصد سبز شدن بذر، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که تیمارهای آزمایشی بر ضریب یکنواختی توزیع عمقی بذر، ظرفیت مزرعهای و شاخص برداشت در سطح احتمال 1 درصد و بر درصد جوانهزنی بذر، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله و عملکرد در سطح احتمال 5 درصد تأثیر معنیدار دارد ولی بر وزن هزار دانه و صدمات مکانیکی به بذر تأثیری معنیداری ندارد. مشخص شد که کاشت با بذرکار اسفوجیا بهترین نتایج را از نظر یکنواختی عمق کاشت بذر و تعداد سنبله در متر مربع بهدست میدهد. بذرکارهای اسفوجیا و تندر ساخت شرکت برزگر همدان از نظر درصد جوانهزنی، عملکرد، تعداد دانه در سنبله و شاخص برداشت بهترتیب بهترین نتایج را بهدست دادهاند.
فاطمه افشارنیا؛ افشین مرزبان
چکیده
تأخیردرآسیاب کردن ساقههایبرداشت شده نیشکردرواحدهایکشتوصنعتو معطل ماندن آنها در محل تخلیه در ورودی کارخانه، هزینههای زیادی به بخش تولید تحمیل میکند. با بررسی ابعاد مختلف خط انتظار شکل گرفته در کارخانه، میتوان اطلاعات مناسبی برای شناخت مسأله، تجزیه و تحلیل آن و ارائه راهکارهای مدیریتی تعدیل آن فراهم آورد. از اینرو در این ...
بیشتر
تأخیردرآسیاب کردن ساقههایبرداشت شده نیشکردرواحدهایکشتوصنعتو معطل ماندن آنها در محل تخلیه در ورودی کارخانه، هزینههای زیادی به بخش تولید تحمیل میکند. با بررسی ابعاد مختلف خط انتظار شکل گرفته در کارخانه، میتوان اطلاعات مناسبی برای شناخت مسأله، تجزیه و تحلیل آن و ارائه راهکارهای مدیریتی تعدیل آن فراهم آورد. از اینرو در این پژوهش با جمعآوری دادههای مربوط به ساعات ورود و خروج تراکتور و سبد حمل نی در یک فصل برداشت به تحلیل این صف پرداخته شد. طبق نتایج بهدست آمده، متوسط زمان انتظار روزانه سبدهای حمل نی در صف برابر با 06/2 ساعت محاسبه شد که این امر موجب میشود در 60 درصد موارد طول صف از آهنگ سرویسدهی بیشتر گردد و صفی طولانی از تراکتورهای حمل نی در کارخانه ایجاد شود. در اینصورت با افزایش 3/7 درصدی آهنگ سرویسدهی نسبت به قبل، میتوان هزینههای ناشی از صف را حداقل کرده و زمان انتظار در صف را بهبود بخشید که در این خصوص میتوان بهترتیب با اعمال نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه در کارخانه شکر و تراکتورهای حمل نی و استفاده از ظرفیت پنهان کارخانه، استفاده از تجهیزات پشتیبان و افزایش محوطه برای خط انتظار شکل گرفته، آهنگ سرویسدهی واحد تخلیه را افزایش داد.
محمد علی به آئین؛ اصغر محمودی؛ سید فرامرز رنجبر
چکیده
مدیریت دما یک موضوع مهم در حفظ کیفیت محصولات باغبانی، پس از برداشت میباشد. یکی از روشها در کنترل مناسب دما، پیش خنکسازی است که قبل از انبارکردن محصول در سردخانه انجام شده و عمر قفسهای و زمان انبارمانی میوهها را افزایش میدهد. از طرف دیگر، تخمین پارامترهای سردشدن (زمان نیمه و هفت – هشتم سردشدن) به سنسورهای دقیق و صرف وقت در ...
بیشتر
مدیریت دما یک موضوع مهم در حفظ کیفیت محصولات باغبانی، پس از برداشت میباشد. یکی از روشها در کنترل مناسب دما، پیش خنکسازی است که قبل از انبارکردن محصول در سردخانه انجام شده و عمر قفسهای و زمان انبارمانی میوهها را افزایش میدهد. از طرف دیگر، تخمین پارامترهای سردشدن (زمان نیمه و هفت – هشتم سردشدن) به سنسورهای دقیق و صرف وقت در انجام عملیات پیش خنکسازی نیاز دارد. بنابراین در این تحقیق، سرعت جریان هوا به عنوان یک عامل موثر در سردشدن انار رقم رباب، در سه سطح 5/0، 1 و 3/1 متر بر ثانیه در نظر گرفته شد. پارامترهای فاکتور تاخیر، ضریب سردشدن، زمانهای نیمه و هفت – هشتم سردشدن بر اساس اطلاعات ثبت شده از سنسورهای دما محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از اعداد بیبعد فوریه و رینولدز، تخمین مدلهای رگرسیون برای زمانهای سردشدن به دست آمد و با دادههای آزمایش مقایسه گردید. با افزایش سرعت جریان هوا، زمانهای سردشدن کاهش و ضریب انتقال حرارت همرفتی تا 46/58 درصد افزایش پیدا کرد. نتایج کلی نشان داد که برای محصولات کروی مثل انار، با استفاده از همبستگی فوریه – رینولدز، زمانهای سردشدن با دقت مناسب (حداکثر خطا برای زمانهای نیمه و هفت – هشتم سردشدن به ترتیب 46/11 و 83/10 درصد) و بدون استفاده از معادلات پیچیده، برآورد میشود.
محمدحسین سعیدی راد؛ عباس مهدی نیا؛ سعید ظریف نشاط؛ شهرام نوروزیه؛ صمد نظرزاده اوغاز؛ محمد رضا رمضانی مقدم
چکیده
از مهمترین عوامل کاهش درجۀ مکانیزاسیون برداشت پنبه، متناسب نبودن کمباینهای وشچین با الگوی کشت و استفاده نکردن از ارقام مناسب است. بهمنظور ارزیابی عملکرد کمباینهای وشچین پنبه در الگوی کشت داخل کشور، کارایی سه نوع کمباین برداشت پنبه (خودگردان سهردیفه پنبه طراحی و ساخته شده در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان ...
بیشتر
از مهمترین عوامل کاهش درجۀ مکانیزاسیون برداشت پنبه، متناسب نبودن کمباینهای وشچین با الگوی کشت و استفاده نکردن از ارقام مناسب است. بهمنظور ارزیابی عملکرد کمباینهای وشچین پنبه در الگوی کشت داخل کشور، کارایی سه نوع کمباین برداشت پنبه (خودگردان سهردیفه پنبه طراحی و ساخته شده در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، کمباین جاندیر دو ردیفۀ خودگردان، و کمباین جاندیر دو ردیفۀ کششی) مطالعه شدند. در این تحقیق، در قالب طرح آماری کاملا تصادفی بر پایۀ آزمایش فاکتوریل، تأثیر سرعت پیشروی کمباین در سه سطح (1/2، 4/3 و 8/4 کیلومتر بر ساعت) و رقم پنبه در دو سطح (خرداد و ورامین) بر صفات زیر بررسی شد: درصد وزنی وش باقیمانده بر ساقۀ پنبه در چینهای اول و دوم، درصد وزنی وشهای ریخته شده در سطح مزرعه، بازده مکانیکی برداشت، ظرفیت مؤثر مزرعهای، مصرف سوخت، درصد مواد خارجی در مخزن کمباین و هزینههای ثابت و جاری. نتایج بررسیها نشان میدهد که کمباین سهردیفۀ وشچین دارای بالاترین ظرفیت مزرعهای (48/0 هکتار در ساعت) و پایینترین درصد بازده (9/64 درصد) نسبت به دو کمباین دیگر است؛ بالاترین بازده (68/74 درصد) متعلق به کمباین دو ردیفۀ خودگردان است. پایینترین میزان درصد وزنی وش باقیمانده بر ساقۀ پنبه (87/7 درصد) در سرعت پیشروی 1/2 کیلومتر بر ساعت دیده میشود. نتایج حاصل از ارزیابی و مقایسۀ اقتصادی کمباین سه ردیفه با دو کمباین دوردیفه نشان میدهد که کمباین سه ردیفه وشچین، بهعلت پایینتر بودن هزینۀ ثابت، نسبت به دو کمباین دیگر، پایینترین دورۀ برگشت سرمایه (29/3 سال) را نیز دارد.
احمد امیدی؛ مهدی شعبانزاده؛ مجید خانعلی؛ فرهاد محمودی
چکیده
در مطالعۀ حاضر بهرهوری نهادههای کشاورزی در کشت گندم دشت مهران در سال 1394 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیرهای مد نظر در این پژوهش ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی گندمکاران و نهادههای مختلف مصرفی بوده است. متدولوژی این پژوهش، استفاده از تابع تولید برای برآورد بهرهوری متوسط و نهایی نهادههای تولید و محاسبۀ کشش تولید است. ...
بیشتر
در مطالعۀ حاضر بهرهوری نهادههای کشاورزی در کشت گندم دشت مهران در سال 1394 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیرهای مد نظر در این پژوهش ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی گندمکاران و نهادههای مختلف مصرفی بوده است. متدولوژی این پژوهش، استفاده از تابع تولید برای برآورد بهرهوری متوسط و نهایی نهادههای تولید و محاسبۀ کشش تولید است. برای گزینش تابع تولید مناسب، از آزمون نسبت راستنمایی بهره گرفته شد. برابر آزمون، تابع تولید ترانسلوگ در مقایسه با سایر توابع، سازگاری بیشتری با مشاهدات داشته است. برابر نتایج به دست آمده، بیشترین مقدار بهرهوری نهایی به نهادۀ سطح زیر کشت و کمترین آن به نهادۀ ماشین آلات اختصاص دارد. بهرهوری نهایی استفاده از ماشین آلات در منطقۀ مورد نظر نشان دهندۀ کاهش 74/4 کیلوگرمی تولید محصول گندم به ازای استفادۀ یک ساعت بیشتر از این نهاده نسبت به شرایط فعلی است. مصرف نهادۀ ماشین آلات در ناحیۀ غیر اقتصادی تولید( مرحلۀ سوم) و سایر نهادهها در مرحله اقتصادی تولید (مرحلۀ دوم ) واقع شده است. اثر همزمان سطح زیرکشت و ماشین آلات در تولید، گویای این مطلب است که کوچک بودن قطعات زمینها امکان استفاده از ماشین آلات و در نتیجه استفاده از صرفههای مقیاس را از بین برده و تنها باعث افزایش هزینههای تولید شده است.
محمدحسین سعیدی راد؛ سعید ظریف نشاط
چکیده
بخش بزرگی از هزینههای تولید سیبزمینی مربوط به مرحلۀ برداشت است. این تحقیق بهمنظور مقایسۀ فنی عملکرد ماشینهای برداشت در روشهای مختلف کشت سیبزمینی بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این تحقیق تأثیر روش کاشت در دو سطح (کاشت با سیبزمینیکار دو ردیفه ساخت داخل و کاشت با سیبزمینیکار ...
بیشتر
بخش بزرگی از هزینههای تولید سیبزمینی مربوط به مرحلۀ برداشت است. این تحقیق بهمنظور مقایسۀ فنی عملکرد ماشینهای برداشت در روشهای مختلف کشت سیبزمینی بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این تحقیق تأثیر روش کاشت در دو سطح (کاشت با سیبزمینیکار دو ردیفه ساخت داخل و کاشت با سیبزمینیکار شش ردیفه وارداتی)، روش برداشت در سه سطح (استفاده از سیبزمینیکن دو ردیفه و جمعآوری سیبزمینی با کارگر، استفاده از کمباین کششی برداشت سیبزمینی و استفادۀ تلفیقی از سیبزمینیکن دو ردیفه و کمباین کششی برداشت سیبزمینی)، رطوبت خاک در دو سطح (11 و 15 درصد) بر انرژی مصرفی در واحد سطح (انرژی سوخت و کارگری در مرحله برداشت)، ضایعات حین برداشت، مصرف سوخت و ظرفیت مزرعهای بررسی شد. نتایج بررسیها نشان میدهد که بالاترین ظرفیت مزرعهای و بازده بهترتیب بهمقدار 59/0 هکتار در ساعت و 1/81 درصد در روش برداشت تلفیقی بهدست آمده است. پایینترین ظرفیت مزرعهای در برداشت با استفاده از سیبزمینیکن دو ردیفه اتفاق افتاده در حالیکه پایینترین میزان بازده بهمقدار 49/65 درصد متعلق به برداشت با استفاده از کمباین کششی است. بیشترین و کمترین درصد محصول باقیمانده در سطح مزرعه، به میزان 38/3 و صفر درصد، بهترتیب متعلق به روش برداشت تلفیقی و روش برداشت استفاده از سیبزمینیکن دو ردیفه و جمعآوری با کارگر بهدست آمده است. نتایج تحقیق همچنین نشان می-دهد که افزایش رطوبت از 11 به 15 درصد موجب افزایش انرژی مصرفی در هر سه روش برداشت میشود و بیشترین میزان مصرف انرژی مربوط به استفاده از سیبزمینیکن دو ردیفه و رطوبت 15 درصد است.
رقیه پورباقر؛ محمد هاشم رحمتی؛ محمدرضا علیزاده؛ عباس رضایی اصل؛ ابراهیم اسماعیل زاده
چکیده
تعیین روش مناسب خشک کردن شلتوک یکی از عوامل موثر برکاهش ضایعات تبدیل است. در این تحقیق، اثر دمای هوا در سه سطح 40، 50 و 60 درجه سلسیوس (معادل شدت تابشهای 0/031، 0/042 و 0/053 وات بر سانتیمتر مکعب) و رطوبت نهایی شلتوک در سه سطح 8 تا 9، 9 تا 10 و 10 تا 11 درصد (بر مبنای خشک) بر مدت زمان خشک کردن و خصوصیات تبدیل رقم دمسیاه در خشککن بسترسیال با دو منبع ...
بیشتر
تعیین روش مناسب خشک کردن شلتوک یکی از عوامل موثر برکاهش ضایعات تبدیل است. در این تحقیق، اثر دمای هوا در سه سطح 40، 50 و 60 درجه سلسیوس (معادل شدت تابشهای 0/031، 0/042 و 0/053 وات بر سانتیمتر مکعب) و رطوبت نهایی شلتوک در سه سطح 8 تا 9، 9 تا 10 و 10 تا 11 درصد (بر مبنای خشک) بر مدت زمان خشک کردن و خصوصیات تبدیل رقم دمسیاه در خشککن بسترسیال با دو منبع حرارتی (تابش مادون قرمز و جریان هوای گرم) بررسی شد. آزمایشها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نتایج بررسیها نشان میدهد که اثر دما و روش خشک کردن روی مقدار شکستگی و ترک خوردگی دانه و مدت زمان خشک شدن در سطح احتمال یک درصد معنیدار است. با افزایش دمای هوای خشککن از 40 به 60 درجه سلسیوس، ترک خوردگی (از 5 به 14درصد) و شکستگی شلتوک (از 26 به 39 درصد) افزایش و مدت زمان خشک شدن از 964 دقیقه به 242 دقیقهکاهش مییابد. در هر سطح از دما و رطوبت مورد آزمایش، درصد ترک خوردگی و شکستگی دانه ها در خشککن بسترسیال مادون قرمز کمتر است تا در خشککن هوای گرم. میزان ترک خوردگی و شکستگی شلتوک در رطوبت 8 تا 9 درصد و دمای40 درجه سلسیوس در خشککن مادون قرمز کمترین مقدار (بهترتیب 5/67 و 26/9 درصد) و در رطوبت 8 تا 9 درصد در دمای 60 درجه سلسیوس در خشککن جریان هوای گرم بیشترین مقدار (بهترتیب 14 و 39/5 درصد) است.
رحیم صیدی؛ محمد اسماعیل خراسانی فردوانی؛ محمد جواد شیخ داوودی؛ حسن مسعودی
چکیده
هدف از این پژوهش، ارزیابی سامانۀ کنترل الکترونیکی سرعت پیشروی دروگر نیشکر سری 7000 است، سامانه ای که برای افزایش سهولت کاربری ماشین برداشت نیشکر به کار گرفته شده است. جهت تعیین قدرت مانورپذیری، آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. نوع سامانۀ کنترلی در دو سطح (کنترل مکانیکی و الکترونیکی ) و سرعت موتور در سه سطح ( 1500، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، ارزیابی سامانۀ کنترل الکترونیکی سرعت پیشروی دروگر نیشکر سری 7000 است، سامانه ای که برای افزایش سهولت کاربری ماشین برداشت نیشکر به کار گرفته شده است. جهت تعیین قدرت مانورپذیری، آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. نوع سامانۀ کنترلی در دو سطح (کنترل مکانیکی و الکترونیکی ) و سرعت موتور در سه سطح ( 1500، 1800 و 2100 دور بر دقیقه ) به عنوان فاکتورهای طرح در نظر گرفته شدند. میزان خطای موقعیت مکانی در زمان توقف نسبت به خط مبنا در هر یک از سامانه های مختلف کنترلی به دست آمد. نتایج تجزیۀ واریانس نشان می دهد که خطای توقف دروگر در سامانۀ کنترل الکترونیکی سرعت پیشروی دروگر معنی دار است که نشانگر قابلیت بهتر مانورپذیری و بی تأثیربودن تغییرات دور موتور (سرعت پیشروی) بر قدرت مانورپذیری دروگر مجهز به سامانۀ کنترل الکترونیکی است. در آزمون دوم، برای ارزیابی سرعت پاسخ سامانههای کنترل مکانیکی و الکترونیکی کنترل سرعت پیشروی، از طرح کاملا تصادفی در پنج تکرار استفاده شد. در این آزمون نوع سامانۀ کنترلی و میزان تغییرات موقعیت اسپول شیر کنترل به عنوان فاکتورهای طرح در نظر گرفته شدند. بدین منظور در هر تکرار قدر مطلق خطای تغییرات ولتاژ پتانسیومتر (تغییرات سرعت)، که بیانگر تغییرات موقعیت موتور پلهای و در نتیجه تغییرات موقعیت اسپول شیر کنترل است، بررسی شد. نتایج به دست آمده از تجزیۀ واریانس نشان می دهد که تاثیر نوع سامانه بر سرعت پاسخ دارای اختلاف معنی داری در سطح 5درصد است. سامانۀ الکترونیکی با خطای3/388 پاسخ بهتری دارد.
حامد توکلی؛ سید سعید محتسبی؛ رضا علیمردانی
چکیده
یکی از مهمترین نهادههای کشاورزی که تأثیر زیادی در رشد گیاه، عملکرد و کیفیت محصول دارد، نیتروژن است. حسگرهای مختلفی توسعه یافتهاند برای آنکه وضعیت نیتروژن محصولات به شکلی غیرمخرب تشخیص داده شود. در این تحقیق به مقایسة عملکرد حسگرهای Crop-Circle و ISARIA برای تشخیص وضعیت نیتروژن گندم زمستانه در طول دورة رشد، پرداخته شد. حساسیت ...
بیشتر
یکی از مهمترین نهادههای کشاورزی که تأثیر زیادی در رشد گیاه، عملکرد و کیفیت محصول دارد، نیتروژن است. حسگرهای مختلفی توسعه یافتهاند برای آنکه وضعیت نیتروژن محصولات به شکلی غیرمخرب تشخیص داده شود. در این تحقیق به مقایسة عملکرد حسگرهای Crop-Circle و ISARIA برای تشخیص وضعیت نیتروژن گندم زمستانه در طول دورة رشد، پرداخته شد. حساسیت اندازهگیری حسگرها نسبت به وضعیت آب محصول نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور، در طول فصل زراعی 2012، در مزرعهای تحقیقاتی، طرح آزمایشی بلوکهای خرد شده تصادفی با دو تکرار اجرا شد. تیمارها شامل چهار میزان کوددهی نیتروژن (0، 60، 120 و 240 کیلوگرم بر هکتار) و دو نوع رژیم آبدهی (با آبیاری تکمیلی و بدون آبیاری) بود. بر اساس نتایج به دست آمده، حسگرهای Crop-Circle و ISARIA عملکرد بسیار خوبی برای تشخیص وضعیت نیتروژن گندم زمستانه از خود نشان دادند. اندازهگیریهای حسگر Crop-Circle تحت تأثیر وضعیت آب محصول قرار گرفت، در حالیکه حسگر ISARIA حساسیت کمی نسبت به وضعیت آب محصول نشان داد.
محمد عسکری؛ غلامحسین شاهقلی؛ یوسف عباسپور گیلانده؛ حسینعلی تاش شمس آبادی
چکیده
در این تحقیق، مقاومت کششی مورد نیاز، سطح مقطع شیار ایجاد شده، مقاومت کششی ویژه، مصرف سوخت تراکتور، لغزش، قدرت مالبندی، بازده کششی و بازده کل انرژی به هنگام زیرشکنی بررسی شده است. اثر سرعت پیشروی در چهار سطح 8/1، 3/2، 9/2 و 5/3 کیلومتر بر ساعت و عمق خاکورزی در دو سطح 40 و 50 سانتیمتر بر پایۀ طرح بلوکهای کاملاً تصادفی روی پارامترهای ...
بیشتر
در این تحقیق، مقاومت کششی مورد نیاز، سطح مقطع شیار ایجاد شده، مقاومت کششی ویژه، مصرف سوخت تراکتور، لغزش، قدرت مالبندی، بازده کششی و بازده کل انرژی به هنگام زیرشکنی بررسی شده است. اثر سرعت پیشروی در چهار سطح 8/1، 3/2، 9/2 و 5/3 کیلومتر بر ساعت و عمق خاکورزی در دو سطح 40 و 50 سانتیمتر بر پایۀ طرح بلوکهای کاملاً تصادفی روی پارامترهای فوق مطالعه و این نتیجه به دست آمد که سرعت پیشروی وقتی افزایش یابد، مقاومت کششی، مقاومت کششی ویژه، مصرف سوخت، لغزش، قدرت مالبندی و بازده کل انرژی به ترتیب و به طور میانگین به میزان 7، 4/15، 10، 9/2، 3/108 و 6 درصد افزایش اما سطح مقطع شیار و بازده کششی به میزان 2/7 و 10 درصد کاهش مییابد. با افزایش عمق خاکورزی از 40 به 50 سانتیمتر، مقاومت کششی مورد نیاز، سطح مقطع شیار، مصرف سوخت، لغزش و قدرت مالبندی به ترتیب حدود 3/21، 6/25، 6/39، 8/2 و 4/21 درصد افزایش اما مقاومت کششی ویژه، بازده کششی و بازده کل انرژی به ترتیب حدود 4/3، 7/6 و 4/1 درصد کاهش می یابد. مناسبترین تیمار برای صرفه جویی در مصرف انرژی، عمق خاکورزی 40 سانتیمتر و سرعت 9/2 کیلومتر بر ساعت است.
بهزاد بهزادی مکوندی؛ علی محمد برقعی؛ ارژنگ جوادی؛ سعید مینایی؛ مرتضی الماسی
چکیده
مطالعه روی پارامترهای زیستی ماهی قزل آلا با روش سنتی (متکی بر عوامل انسانی و غیر اتوماتیک)، به دلیل مشکلات جدی مانند انتقال بیماری، مرگ بر اثر استرس، بیدقتیها، زمانبر بودن و ... کارایی پایینی دارد. در این پژوهش، بهکارگیری یک سامانة بینایی ماشین، مبتنی بر ویدیونگاری شامل محفظة تصویربرداری و نورپردازی، برای غلبه بر مشکلات ...
بیشتر
مطالعه روی پارامترهای زیستی ماهی قزل آلا با روش سنتی (متکی بر عوامل انسانی و غیر اتوماتیک)، به دلیل مشکلات جدی مانند انتقال بیماری، مرگ بر اثر استرس، بیدقتیها، زمانبر بودن و ... کارایی پایینی دارد. در این پژوهش، بهکارگیری یک سامانة بینایی ماشین، مبتنی بر ویدیونگاری شامل محفظة تصویربرداری و نورپردازی، برای غلبه بر مشکلات روش سنتی پیشنهاد شده است. شیوة عمل برای اندازه گیری پارامترهای زیستسنجی ماهی، ویدئونگاری از حرکت ماهی حین عبور از اتاقک تاریک است. تصویرهای منتخب از ویدیوی گرفته شده، پردازش شد. در این روش، طول، سطح رویه، وزن، میزان غذای مصرفی ویژه و فاکتور رشد ماهیان قزل آلا در شرایط کاملأ کنترل شده اندازه گیری و بهعنوان ملاک مقایسه (کنترل یا شاهد) بهکار گرفته شده است. برای تخمین وزن ماهی از طریق پارامترهای اندازهگیری شده، شش مدل ریاضی بهکارگیری شد و از این میان از مدل توانی وزن- طول بهعنوان بهترین مدل برای تخمین وزن ماهی استفاده شده است. دقت سیستم در تخمین فاکتورهای زیستسنجی ماهی بزرگتر از 90 درصد و قابلیت سامانه در تخمین غذای مورد نیاز ماهی در فرایند رشد برابر با 98 درصد بهدست آمده است.
صادق افضلی نیا؛ عبدالحمید کریمی؛ عبدالرسول شیروانیان
چکیده
بروز خشکسالی در کشور، تأمین علوفۀ مورد نیاز دامداریها را با مشکل مواجه کرده است. در چنین شرایطی، تولید علوفۀ هیدروپونیک راهکاری است که میتواند محدودیت منابع آب را در تولید علوفه کاهش دهد، هرچند پیش از به کارگیری گستردۀ این روش، باید تمام جوانب آن بررسی شود. در این پژوهش، چهار تیمار علوفۀ هیدروپونیک جو، ذرت علوفهای، جو مزرعهای ...
بیشتر
بروز خشکسالی در کشور، تأمین علوفۀ مورد نیاز دامداریها را با مشکل مواجه کرده است. در چنین شرایطی، تولید علوفۀ هیدروپونیک راهکاری است که میتواند محدودیت منابع آب را در تولید علوفه کاهش دهد، هرچند پیش از به کارگیری گستردۀ این روش، باید تمام جوانب آن بررسی شود. در این پژوهش، چهار تیمار علوفۀ هیدروپونیک جو، ذرت علوفهای، جو مزرعهای آبی، و علوفه یونجه از نظر تولید مادۀ خشک، بهرهوری مصرف آب و شاخصهای انرژی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 12 تکرار در شهرستان نیریز با هم مقایسه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که جو هیدروپونیک بیشترین مقدار مادۀ خشک در واحد سطح (1605052 کیلوگرم بر هکتار در سال) را تولید کرده است؛ کمترین مقدار مادۀ خشک تولیدی (6235 کیلوگرم بر هکتار در سال) در کشت جو در مزرعه دیده شده است. علوفۀ هیدروپونیک جو بیشترین بهرهوری مصرف آب (65/3 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب آب) و یونجه کمترین مقدار (0/64 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب آب) را داشته است. مقایسۀ تیمارها همچنین نشان داد که ذرت علوفهای بیشترین نسبت انرژی، انرژی خالص تولیدی و بهرهوری انرژی (1/88، 125844 مگاژول بر هکتار و 0/281 کیلوگرم بر مگاژول) را دارد و کمترین مقدار این شاخصها (0/65، 15252661- مگاژول بر هکتار و 0/037 کیلوگرم بر مگاژول) در تیمار علوفۀ هیدروپونیک جو دیده شده است. بنابراین، استفاده از علوفۀ هیدروپونیک جو راهکاری مناسب برای تأمین علوفۀ دامداریها در شرایط نیمهخشک است، به شرطی که با اصلاح این سامانۀ تولید، انرژی مصرفی آن کاهش و بهرهوری انرژی آن افزایش یابد.
هادی اورک؛ سامان آبدانان مهدی زاده
چکیده
یکی از هدفهای کشاورزی دقیق به حداقل رساندن حجم علفکش با استفاده از سیستمهای مدیریتی علفهای هرز است. برای رسیدن به این هدف، سیستمی مبتنی بر پردازش تصویر بهمنظور تشخیص علفهای هرز در شرایط کنترل شده توسعه یافت. در این روش پیشنهادی از فضای رنگی HSV برای ایجاد تمایز بین پوشش گیاهیو پسزمینه و بین محصول مورد نظر و علفهای ...
بیشتر
یکی از هدفهای کشاورزی دقیق به حداقل رساندن حجم علفکش با استفاده از سیستمهای مدیریتی علفهای هرز است. برای رسیدن به این هدف، سیستمی مبتنی بر پردازش تصویر بهمنظور تشخیص علفهای هرز در شرایط کنترل شده توسعه یافت. در این روش پیشنهادی از فضای رنگی HSV برای ایجاد تمایز بین پوشش گیاهیو پسزمینه و بین محصول مورد نظر و علفهای هرز استفاده گردید. در این پژوهش از کانال رنگی H از فضای رنگی HSV برای آستانهبندی خودکار و برخط پسزمینه (خاک) و پیشزمینه (علفهای هرز) استفاده شد که با اعمال فرسایش و اتساع مناسب، ناحیۀ مربوط به علفهای هرز و خاک شناسایی و آستانهبندی گردید. بر اساس نتایج بهدست آمده از آزمایش تشخیص علفهای هرز/چغندرقند، عملکرد (میزان تشخیص صحیح علفهای هرز) 94 درصد مشاهده شد. این سامانۀ هوشمند، در مقایسه با سمپاشهای معمولی (سمپاش Buferagri)، در آزمایش مزرعهای بهدلیل استفاده از فناوری بینایی کامپیوتر، مصرف محلول سم را 86/67 درصد کاهش داد. بنابراین استفاده از این روش به عنوان یک سامانه سمپاش هوشمند در مزارع چغندرقند پیشنهاد میشود.
محمد دهقان خانیکی؛ حسن صدرنیا؛ محمد حسین عباسپورفرد
چکیده
پس از برداشت محصول، باقی ماندن قطعات پلاستیک در مزرعه یکی از معضلات کشت زیر پلاستیک است. در این تحقیق عملکرد و پارامترهای مؤثر بر کارایی یک دستگاه پلاستیک جمعکن ساخت داخل ارزیابی شده است. بدین منظور، از آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با فاکتورهای مستقل ضخامت پلاستیک (دو سطح: 20 و 30 میکرون)، سرعت حرکت دستگاه (سه سطح: 7/2، ...
بیشتر
پس از برداشت محصول، باقی ماندن قطعات پلاستیک در مزرعه یکی از معضلات کشت زیر پلاستیک است. در این تحقیق عملکرد و پارامترهای مؤثر بر کارایی یک دستگاه پلاستیک جمعکن ساخت داخل ارزیابی شده است. بدین منظور، از آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با فاکتورهای مستقل ضخامت پلاستیک (دو سطح: 20 و 30 میکرون)، سرعت حرکت دستگاه (سه سطح: 7/2، 8/3 و 4/5 کیلومتر بر ساعت) و فاصلۀ زمانی جمعآوری پلاستیک بعد از برداشت محصول (دو سطح: 5 و 10 روز) و فاکتورهای وابستۀ مصرف سوخت تراکتور، تعداد دفعات پاره شدن پلاستیک در حین جمعآوری و مدتزمان جمعآوری و در سه تکرار استفاده گردید. نتایج بررسیها نشان میدهد که استفاده از پلاستیک ضخیمتر در مزارع موجب کاهش تعداد دفعات پاره شدن پلاستیک در حین جمعآوری، کاهش تعداد توقفها، کاهش مصرف سوخت و افزایش راندمان دستگاه میشود. همچنین افزایش سرعت حرکت از یک طرف موجب کاهش عملکرد دستگاه و از طرف دیگر موجب افزایش دفعات پاره شدن پلاستیک در حین جمعآوری میشود. بهترین زمان جمعآوری از نظر کاهش تعداد دفعات پاره شدن در مورد پلاستیک 20 میکرون، 5 روز پس از برداشت و در مورد پلاستیک 30 میکرون 10 روز پس از برداشت محصول بهدست آمد. مطابق با نتایج بهدست آمده، کمترین مصرف سوخت تراکتور در جمعآوری پلاستیک با ضخامت 30 میکرون و در سرعت 4/5 کیلومتر در ساعت بهدست آمده است.
دادگر محمدی؛ صادق افضلی نیا
چکیده
این تحقیق در تناوب گندم-پنبه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب بهمدت چهار سال اجرا و از طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (بیخاکورزی، کمخاکورزی و خاکورزی مرسوم) و چهار تکرار استفاده شد. در این تحقیق، روشهای مختلف خاکورزی از نظر اقتصادی با هم مقایسه شدند. با برآورد هزینهها و درآمدهای تیمارهای مختلف و با استفاده از روش ...
بیشتر
این تحقیق در تناوب گندم-پنبه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب بهمدت چهار سال اجرا و از طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (بیخاکورزی، کمخاکورزی و خاکورزی مرسوم) و چهار تکرار استفاده شد. در این تحقیق، روشهای مختلف خاکورزی از نظر اقتصادی با هم مقایسه شدند. با برآورد هزینهها و درآمدهای تیمارهای مختلف و با استفاده از روش ارزش کنونی خالص تغییرات بازده برنامهای، سودمندترین تیمار انتخاب شد. در تصمیمگیری برای انتخاب شیوة خاکورزی مناسب، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد عملکرد گندم و پنبه در تیمارهای مختلف خاکورزی در اکثر سالهایی که تحقیق ادامه داشته است، اختلاف معنیداری با هم ندارند. روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی، در مقایسه با خاکورزی مرسوم، هزینههای تولید را بهترتیب 5 و 10 درصد کاهش دادهاند. روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی، در مقایسه با خاکورزی مرسوم، مصرف سوخت را بهترتیب بهمیزان 60 و 77 درصد کاهش دادهاند. در روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی ظرفیت مزرعهای مؤثر افزایش چشمگیری دارد، بهطوریکه زمان عملیات تهیة زمین در مقایسه با خاکورزی مرسوم بهترتیب 62 و 74 درصد کاهش یافت. ارزش فعلی بازده برنامهای در روش خاکورزی مرسوم (53662 هزار ریال) نسبت به ارزش فعلی بازده برنامهای در روشهای کمخاکورزی (46379 هزار ریال) و بیخاکورزی (38149 هزار ریال) بیشترین مقدار است. با لحاظ کردن مجموعهای از عوامل در تصمیمگیری، اولاً عملکرد در واحد سطح (312/0)، هزینة تولید (221/0) و مصرف آب (219/0) بیشترین وزن را در تصمیمگیری کشاورزان در انتخاب شیوة خاکورزی دارند و ثانیاً سیستمهای خاکورزی حفاظتی در اولویت بالاتری قرار دارند.
محمدعلی رستمی؛ هوشنگ افضلی گروه
چکیده
مدیریت بقایای گیاهی در سطح مزارع اهمیت بالایی دارد. حفظ و مدیریت صحیح بقایای گیاهی موجب اصلاح ساختمان خاک، حفظ رطوبت، و کاهش فرسایش خاک میشود در حالیکه سوزاندن بقایای گیاهی به از دست رفتن مواد آلی، افزایش فرسایش، و تبخیر رطوبت میانجامد. وضع قوانین تشویقی برای اجرای کشاورزی حفاظتی و قوانین تنبیهی برای سوزاندن بقایای گیاهی در ...
بیشتر
مدیریت بقایای گیاهی در سطح مزارع اهمیت بالایی دارد. حفظ و مدیریت صحیح بقایای گیاهی موجب اصلاح ساختمان خاک، حفظ رطوبت، و کاهش فرسایش خاک میشود در حالیکه سوزاندن بقایای گیاهی به از دست رفتن مواد آلی، افزایش فرسایش، و تبخیر رطوبت میانجامد. وضع قوانین تشویقی برای اجرای کشاورزی حفاظتی و قوانین تنبیهی برای سوزاندن بقایای گیاهی در کشور، راهکاری است که سازمانهای اجرایی آن را آغاز کردهاند اما بهعلت مشکل شناسایی مزارعی که در آنها بقایای گیاهی سوزانده میشود، این راهکار متوقف گردید. این تحقیق بهمنظور یافتن روشی دقیق، سریع، و ارزان برای پایش مزارعی است که در آنها بقایای گیاهی آتش زده میشود تا بتوان بهسادگی مزارع را شناسایی و قوانین تنبیهی یا سیاستهای پیشگیرانه را اعمال کرد. در این پژوهش با استفاده از سه روش طبقهبندی نظارتشده، طبقهبندی نظارتنشده، و تشخیص تغییرات، توانایی تصویرهای سنجنده لندست 8 برای تعیین محل و مساحت مزارعی که بقایای گیاهی در آنها آتش زده شدهاند، ارزیابی شده است. برای اجرای این پژوهش و ارزیابی نتایج بهدست آمده، 120 مزرعه در نظر گرفته شد. نتایج بهدست آمده از تعیین محل و تخمین مساحت مزارع آزمایشی در تصویرهای ماهوارهای با دادههای میدانی مقایسه شد. بهعلت تغییرات پیدرپی شرایط سطحی مزارع آزمایشی، در فاصلۀ زمانی بین دو تصویربرداری سنجنده لندست، روش تشخیص تغییرات نتوانست مزارعی که بقایای گیاهی در آنها آتش زده میشود را بهدقت پایش کند. شناسایی و تخمین مساحت مزارع سوخته با روش طبقهبندی نظارتشده دقت بالایی دارد (صحت کلی طبقهبندی 6/96 درصد، ضریب کاپا 93/0 و ضریب تبیین 92/0). بنابراین، بر اساس نتایج پژوهش، روش طبقهبندی نظارتشده برای پایش مزارع سوخته و تعیین مساحت آنها پیشنهاد و فناوری آن ارائه شد.
جعفر حبیبی اصل؛ سید محی الدین گوشه
چکیده
در راستای نیل به کشاورزی حفاظتی ماشین "خاکورز نواری فعال قابل انضمام به خطی کار" طراحی و ساخته شد. برای اجرای همزمان عملیات تهیه زمین و کاشت، یک خطیکار غلات به صورت دنبالهبند با اتصال سه نقطه به دستگاه خاکورز نواری متصل گردید. ماشین خاکورز نواری ساخته شده به همراه کارنده مرکب با آن (که در این تحقیق ماشین خاکورز-کاشت نواری نیز ...
بیشتر
در راستای نیل به کشاورزی حفاظتی ماشین "خاکورز نواری فعال قابل انضمام به خطی کار" طراحی و ساخته شد. برای اجرای همزمان عملیات تهیه زمین و کاشت، یک خطیکار غلات به صورت دنبالهبند با اتصال سه نقطه به دستگاه خاکورز نواری متصل گردید. ماشین خاکورز نواری ساخته شده به همراه کارنده مرکب با آن (که در این تحقیق ماشین خاکورز-کاشت نواری نیز نامیده میشود) در شرایط مزرعه ارزیابی و با روشهای دیگر مقایسه گردید. این ارزیابی به صورت نوارهای یک بار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء شد. نوارهای اصلی شامل چهار روش تهیه زمین و کشت به ترتیب T1 : تهیه زمین با گاوآهن برگرداندار+دیسک+ماله +کشت بوسیله خطی کار غلات، T2 : تهیه زمین با دو بار دیسک عمود بر هم + ماله + کشت بوسیله خطی کار غلات، T3 : تهیه زمین با دستگاه چیزل پیلر + کشت بوسیله خطی کار غلات و T4 : تهیه زمین و کشت همزمان با دستگاه ساخته شده خاک ورز نواری-کاشت بود. نوارهای فرعی نیز شامل میزان بذر مصرفی گندم به مقدار 160=S1 ، 200=S2 و 240=S3 کیلوگرم بر هکتار در نظر گرفته شد.نتایج نشان داد که تیمار T4 کمترین مصرف سوخت و زمان مورد نیاز با مقادیر به ترتیب 6/8 لیتر بر هکتار و 62/1 ساعت بر هکتار را به خود اختصاص داده بود. این نتایج در حالی به دست آمد که با استفاده از ماشین جدید عملکرد محصول گندم به طور متوسط 11 درصد بیش از روشهای دیگر بود.