حنیف اسمعیلی؛ مرتضی الماسی؛ محمد قهدریجانی
چکیده
روند افزایشی پسماند کشاورزی با توجه به رشد جمعیت و افزایش تولیدات کشاورزی، یکی از چالش های جدی بسیاری از کشورها شده است. به منظور پرهیز از تغییر غیر اصولی الگوی مصرف این منابع، بکارگیری برنامه ریزی های اصولی و استراتژی های مناسب الزامی می باشد تا در دراز مدت متحمل خسارات نگردد. بدین منظور این پژوهش با استفاده از تحلیل SWOT به اولویت بندی ...
بیشتر
روند افزایشی پسماند کشاورزی با توجه به رشد جمعیت و افزایش تولیدات کشاورزی، یکی از چالش های جدی بسیاری از کشورها شده است. به منظور پرهیز از تغییر غیر اصولی الگوی مصرف این منابع، بکارگیری برنامه ریزی های اصولی و استراتژی های مناسب الزامی می باشد تا در دراز مدت متحمل خسارات نگردد. بدین منظور این پژوهش با استفاده از تحلیل SWOT به اولویت بندی استراتژی های مختلف جهت تولید انرژی از پسماند کشاورزی پرداخته است. با توجه به وابستگی بین عوامل استراتژیک از الگوریتم فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) برای کمی کردن وزن ها و اثرات عوامل اصلی و فرعی استفاده شده است. انتخاب بهترین استراتژی، عوامل اصلی و فرعی ماتریس SWOT و استراتژی های پیشنهاد شده، چهار سطح این شبکه را تشکیل داده اند. نتایج الگوریتم نشان داد که عامل قوت با مقدار 0.698 بالاترین وزن، عامل تهدید با وزن 0.632 در رتبه دوم و عوامل ضعف و فرصت با وزن 0.263 و 0.180 در رتبه های بعدی قرار دارند. همچنین ارزیابی ضریب وزنی برای ده استراتژی پیشنهادی نشان داد که استراتژی ارتقا زیر ساخت فرهنگی انرژی زیستی با وزن 0.1356 در بالاتری رتبه و سپس توسعه برداشت مکانیزه پسماند کشاورزی با وزن 0.1188 در رتبه دوم و توسعه صادرات انرژی زیستی با وزن 0.1095 در مرتبه سوم قرار دارند.
محمد حسین افشار بخش؛ احمد محمدی؛ حمید مشهدی؛ فهیمه محمود نیا
چکیده
این تحقیق به بررسی تاثیر دما، pH و نوع محیط کشت بر فاکتورهای موثر در تولید ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس پرداخته است. آزمایشی با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در فتوبیوراکتور عمودی به اجرا درآمد. عامل اول یعنی محیط کشت ریزجلبک در سه سطح: محیط کشت والن، جردن و BBM، عامل دوم دما در دو سطح: 25 و 30 درجه سلسیوس و ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی تاثیر دما، pH و نوع محیط کشت بر فاکتورهای موثر در تولید ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس پرداخته است. آزمایشی با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در فتوبیوراکتور عمودی به اجرا درآمد. عامل اول یعنی محیط کشت ریزجلبک در سه سطح: محیط کشت والن، جردن و BBM، عامل دوم دما در دو سطح: 25 و 30 درجه سلسیوس و عامل سوم میزان اسیدیته در دو سطح: 5/0±8 و 5/0±10 بود. میزان شدت نور 5000 لوکس، مدت نوردهی 14 ساعت و هوادهی از طریق پمپ هوا با اختلاط میزان دیاکسید کربن 15 درصد برای هر 36 نمونه به صورت یکسان اعمال گردید. پارامترهای اندازهگیری شامل: میزان تراکم سلولی، زیستتوده، درصد چربی، میزان کلروفیل a و کارتنوئید است. نتایج بررسیها نشان داد که فاکتورهای تراکم سلولی، میزان زیستتوده، درصد لیپید، میزان کلروفیل a و کارتنوئید در بین محیطهای کشت والن، جردن و BBM در سطح 1 درصد و بین pH و دماهای انتخابی نیز تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج مقایسۀ میانگین دادهها نشان داد بیشترین میزان تراکم سلولی، میزان کلروفیل a، میزان کارتنوئید مربوط به تیمار M1T1P1 (محیط کشت والن با دمای 5 و 5/0±8=pH) و کمترین میزان مربوط به تیمار M2T2P2 (محیط کشت BBM با دمای 30 و 5/0±10 pH=) است. در خصوص زیستتوده، بیشترین میزان در تیمار M3T1P1 (محیط کشت جردن با دمای 25 و 5/0±8pH=) به دست آمد. تحقیق حاضر نشان داد از بین شرایط مختلف تولید، مناسبترین آن برای تولید اسپیرولینا پلاتنسیس محیط کشت والن با دمای 25 درجه سلسیوس با 5/0±8 pH= است.
سمانه ترابی؛ سیدرضا حسن بیگی؛ بهزاد ستاری؛ برات قبادیان
چکیده
ضایعات نان از ضایعات مواد غذایی رایج در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و نسبت ضایعات نان به آب (غلظت سوبسترا) بر میزان گلوگز ضایعات نان و تولید اتانولزیستی از گلوگز حاصل از هیدرولیزشدن آن است. ضایعات نان ابتدا به قطعات کوچک تقسیم و پس از آن با نسبت 15-10 (w/v%) با آّب مخلوط شدند. از آنزیمهای آلفاآمیلاز ...
بیشتر
ضایعات نان از ضایعات مواد غذایی رایج در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و نسبت ضایعات نان به آب (غلظت سوبسترا) بر میزان گلوگز ضایعات نان و تولید اتانولزیستی از گلوگز حاصل از هیدرولیزشدن آن است. ضایعات نان ابتدا به قطعات کوچک تقسیم و پس از آن با نسبت 15-10 (w/v%) با آّب مخلوط شدند. از آنزیمهای آلفاآمیلاز برای مایعسازی و گلوکوآمیلاز برای قندسازی استفاده شد. برای بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و غلظت سوبسترا بر مقدار گلوگز، از روش سطح پاسخ (طرح مرکب مرکزی) با نرمافزار دیزایناکسپرت استفاده گردید. قند حاصل از هیدرولیز به روش کیت گلوکز اندازهگیری شد. میزان آفلاتوکسین ضایعات نان (به عنوان شاهد) و نمونۀ بهینۀ حاصل از فرآیند هیدرولیز (نمونه با بیشترین میزان گلوگز) اندازهگیری شد. از مخمر ساکارومایسیس سرویزیه برای فرآیند تخمیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین غلظت گلوگز در هیدرولیز، مربوط به غلظت سوبسترای 150 گرم بر لیتر و زمان قندسازی 48 ساعت به میزان 21/100 گرم بر لیتر است. هیدرولیز در غلظتهای بیشتر و زمانهای طولانیتر، به علت ایجاد ویسکوزیته و چسبندگی بالا، میزان غلظت گلوکز را کاهش میدهد در نتیجه اثر مطلوبی روی هیدرولیز ندارد.معلوم شد فرآیند هیدرولیزشدن آفلاتوکسین B1 و B2 را به ترتیب به میزان 76 درصد و 16 درصد کاهش میدهد. بیشترین مقدار اتانولزیستی در فاز تخمیر، 35/45 گرم بر لیتر با بازده 7/88 درصد در زمان 36 ساعت به دست آمد که میتواند به دلیل مصرف گلوکز تولید شده در مرحلۀ هیدرولیز شدن به واسطۀ رشد مناسب تودۀ سلولی در تخمیر در این مدت زمان باشد؛ زمان مناسب برای فرآیند تخمیر 36 ساعت است.