روح اله یوسفی؛ محمد یونسی الموتی
چکیده
مطالعه شاخصهای مکانیزاسیون برنج هر منطقه برای انتخاب درست و استفاده بهینه ماشینهای برنج و انجام به موقع عملیات کشاورزی دارای اهمیت و ضروری است. برای تعیین وضعیت موجود مکانیزاسیون برنج و ارائة راهکارهای مکانیزاسیون در مراحل تولید این محصول مطالعهای در استان گیلان انجام شد. جمعآوری اطلاعات و دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه ...
بیشتر
مطالعه شاخصهای مکانیزاسیون برنج هر منطقه برای انتخاب درست و استفاده بهینه ماشینهای برنج و انجام به موقع عملیات کشاورزی دارای اهمیت و ضروری است. برای تعیین وضعیت موجود مکانیزاسیون برنج و ارائة راهکارهای مکانیزاسیون در مراحل تولید این محصول مطالعهای در استان گیلان انجام شد. جمعآوری اطلاعات و دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود و بررسیهای میدانی صورت گرفت. از اطلاعات بدست آمده، شاخصهای تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون زراعت برنج محاسبه شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درجه مکانیزاسیون عملیات خاکورزی، کاشت با نشاکار، سمپاشی، وجین و برداشت (دروگر و کمباین) به ترتیب 100، 55/72، 57/23، 62/4 و 83/84 درصد است. بیشترین سطح مکانیزاسیون مربوط به شهرستان رودبار با مقدار 12/9 اسب بخار در هکتار و کمترین برای شهرستان شفت با 75/1 اسب بخار در هکتار بدست آمد. کمترین بازده اقتصادی مربوط به شهرستان رودبار با مقدار 22/0 و بیشترین آن برای شهرستان شفت با 51/1 تن بر اسببخار محاسبه شد. بیشترین ضریب بهرهوری مربوط به عملیات نشاکاری با نشاکار 4 ردیفه و کمترین آن برای عملیات شخم اول (زمستانه) با گاوآهن برگرداندار تراکتوری میباشد. متوسط ظرفیت مکانیزاسیون برنج در استان گیلان 5/404 اسببخار-ساعت بر هکتار است. بطور متوسط در استان به ازای هر؛ 27 هکتار یک تراکتور، 4 هکتار یک تیلر، 30 هکتار یک نشاکار و 60 هکتار یک کمباین مخصوص برنج موجود است. بدلیل پایین بودن تعداد ماشینهای خودگردان در استان نسبت به تعداد بهرهبرداران، باعث گردیده قدرت تصمیمگیری بهرهبرداران در انجام عملیات در زمان مناسب پایین باشد.
دادگر محمدی؛ صادق افضلی نیا
چکیده
این تحقیق در تناوب گندم-پنبه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب بهمدت چهار سال اجرا و از طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (بیخاکورزی، کمخاکورزی و خاکورزی مرسوم) و چهار تکرار استفاده شد. در این تحقیق، روشهای مختلف خاکورزی از نظر اقتصادی با هم مقایسه شدند. با برآورد هزینهها و درآمدهای تیمارهای مختلف و با استفاده از روش ...
بیشتر
این تحقیق در تناوب گندم-پنبه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب بهمدت چهار سال اجرا و از طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (بیخاکورزی، کمخاکورزی و خاکورزی مرسوم) و چهار تکرار استفاده شد. در این تحقیق، روشهای مختلف خاکورزی از نظر اقتصادی با هم مقایسه شدند. با برآورد هزینهها و درآمدهای تیمارهای مختلف و با استفاده از روش ارزش کنونی خالص تغییرات بازده برنامهای، سودمندترین تیمار انتخاب شد. در تصمیمگیری برای انتخاب شیوة خاکورزی مناسب، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد عملکرد گندم و پنبه در تیمارهای مختلف خاکورزی در اکثر سالهایی که تحقیق ادامه داشته است، اختلاف معنیداری با هم ندارند. روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی، در مقایسه با خاکورزی مرسوم، هزینههای تولید را بهترتیب 5 و 10 درصد کاهش دادهاند. روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی، در مقایسه با خاکورزی مرسوم، مصرف سوخت را بهترتیب بهمیزان 60 و 77 درصد کاهش دادهاند. در روشهای کمخاکورزی و بیخاکورزی ظرفیت مزرعهای مؤثر افزایش چشمگیری دارد، بهطوریکه زمان عملیات تهیة زمین در مقایسه با خاکورزی مرسوم بهترتیب 62 و 74 درصد کاهش یافت. ارزش فعلی بازده برنامهای در روش خاکورزی مرسوم (53662 هزار ریال) نسبت به ارزش فعلی بازده برنامهای در روشهای کمخاکورزی (46379 هزار ریال) و بیخاکورزی (38149 هزار ریال) بیشترین مقدار است. با لحاظ کردن مجموعهای از عوامل در تصمیمگیری، اولاً عملکرد در واحد سطح (312/0)، هزینة تولید (221/0) و مصرف آب (219/0) بیشترین وزن را در تصمیمگیری کشاورزان در انتخاب شیوة خاکورزی دارند و ثانیاً سیستمهای خاکورزی حفاظتی در اولویت بالاتری قرار دارند.