احسان عبدالعلی زاده؛ حسین باخدا؛ مرتضی الماسی
چکیده
کاهش بارشها، بحران دریاچهی ارومیه و کمبود آب کشاورزی در دسترس منجر به تشدید نگرانیهای زیستمحیطی کشاورزان گردیده است، به نحوی که کشاورزی تحت تاثیر این بحرانها قرار گرفته است، تا جایی که کشور شاهد کاهش امنیت غذایی در بعد تولید گردیده، و این مهم را میتوان به خاطر استفاده از آب دریاچهی ارومیه در انتخـاب کشتهای جدید دانست از ...
بیشتر
کاهش بارشها، بحران دریاچهی ارومیه و کمبود آب کشاورزی در دسترس منجر به تشدید نگرانیهای زیستمحیطی کشاورزان گردیده است، به نحوی که کشاورزی تحت تاثیر این بحرانها قرار گرفته است، تا جایی که کشور شاهد کاهش امنیت غذایی در بعد تولید گردیده، و این مهم را میتوان به خاطر استفاده از آب دریاچهی ارومیه در انتخـاب کشتهای جدید دانست از این روی ضروری است معیارهای تصمیمگیری کشاورزان استان آذربایجان غربی در انتخاب کشت مجدداً بررسی گردد. با جمعآوری و کدگذاری اطلاعات مصاحبههای نیمه ساختاریافته با کشاورزان مناطق مختلف استان، پنج معیار شامل اقتصاد، محیطزیست، فناوری، اجتماعی، سیاسی و شاخصهای مرتبط با هر یـک شناسایی شدند. نتایج تحلیل واریانس دادهها از طریق برنامهنویسی پایتون نشان دادکه سطح تحصیلات و سن در سطح یک درصد، اثر معنی دار و موقعیت مکانی اثر معنی داری در اولویتبندی شاخصها نداشت. وزندهی معیارها و شاخصها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت. نتایج نشـان داد که "محیطزیست" و "اقتصاد"، به ترتیب با وزنهای 398820/ و 325670/ مهمترین معیـارها برای کشاورزان بودهاند، که در محیطزیست هم "آب مورد نیاز" مهمترین اهمیت و "تخریب و تضعیف خاک" کمترین اهمیت را به خود اختصاص داد که این میتواند بدلیل کمآبی در سالهای اخیر و چالشهای فراروی کشاورزان در تأمین آب بوده باشد. با توجه به اهمیت دستیابی به سود، که این مسئله جزء نیازهای کوتاهمدت کشاورزان است، بایستی تمرکز بر نیازهای بلندمدت، که اهداف پایداری اکوسیستم را در بر میگیرد، مورد توجه قرار بگیرد.
هوشنگ اردیخانی؛ محمد غلامی پرشکوهی؛ داود محمدزمانی؛ محمد قهدریجانی
چکیده
رسیدن به الگوی کشت باغی مناسبی که بتوان از آن بیشینه بهره را از عوامل و نهادههای تولید، به ویژه عامل محدودکننده یعنی آب، به دست آورد ضرورتی انکارناپذیر است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که با توجه به وضعیت موجود در باغداری استان قزوین، شرایط بهینه برای تعیین الگوی کشت و اختصاص نهادهها در باغهای مختلف بر چه پارامترهایی ...
بیشتر
رسیدن به الگوی کشت باغی مناسبی که بتوان از آن بیشینه بهره را از عوامل و نهادههای تولید، به ویژه عامل محدودکننده یعنی آب، به دست آورد ضرورتی انکارناپذیر است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که با توجه به وضعیت موجود در باغداری استان قزوین، شرایط بهینه برای تعیین الگوی کشت و اختصاص نهادهها در باغهای مختلف بر چه پارامترهایی تاکید دارد. به منظور تعیین الگوی بهینۀ کشت، اطلاعات درآمد و هزینههای باغداران به صورت مجزا پرسیده شد. این مقادیر از طریق استفاده از آمارنامههای سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین و مصاحبه با باغداران شهرستان بوئینزهرا و تکمیل 73 پرسشنامه (روش نمونهگیری تصادفی ساده دو مرحلهای) برای باغداران در سال 1398 - 1397 استخراج و پردازش شد. مدل برنامهریزی آرمانی نهایی با 4 متغیر تصمیم برای کل منطقه فرموله شد. همچنین برای ارائۀ الگوی مناسب کشت محصولات باغی از روش برنامهریزی آرمانی با استفاده از نرمافزار Lingo Ver. 17 استفاده شد. مطابق با نتایج مدل در مورد کودهای فسفاته و پتاسه کاهش مصرف به میزان 5/9 درصد (بیش از میزان آرمان) و در مورد کود نیتروژنی کاهش مصرف به میزان 8 درصد حاصل شد. در مورد سه آرمان کاهش مصرف علفکش، حشرهکش و قارچکش موفقیت بیش از حد یعنی به ترتیب 5/4، 7/5 و 8 درصد مشاهده شد. با توجه به وجود منابع آبی فراوان در این منطقه، در مورد 12 آرمان مربوط به کاهش آب نیز موفقیت بیش از حد یعنی کاهش یک درصد در مصرف آب مشاهده شد.