جواد اشرفی ورکانی؛ شیوا گرجیان؛ برات قبادیان
چکیده
متمرکزکنندهها کارکردهای بسیاری دارند که یکی از آنها استفاده در فرآیند نمکزادیی از آب شور به روش تبخیر و تقطیر است. به دلیل وجود حرارت بالا در جاذب متمرکزکنندهها، این امکان فراهم میشود تا با طراحی یک سامانۀ مبدل حرارتی، زمینۀ تبخیر آب شور به وجود آید. در این پژوهش سعی شد تا به کمک روش دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) دو هندسه ...
بیشتر
متمرکزکنندهها کارکردهای بسیاری دارند که یکی از آنها استفاده در فرآیند نمکزادیی از آب شور به روش تبخیر و تقطیر است. به دلیل وجود حرارت بالا در جاذب متمرکزکنندهها، این امکان فراهم میشود تا با طراحی یک سامانۀ مبدل حرارتی، زمینۀ تبخیر آب شور به وجود آید. در این پژوهش سعی شد تا به کمک روش دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) دو هندسه جاذب مارپیچی و استوانهای بررسی شوند. برای این منظور، سیال عامل بر اساس ویژگیهای آب شور دریا در نرمافزار Fluent Ansys تعریف شد و ایجاد هندسه و تحلیل حرارتی بر اساس شرایط اولیه و مرزی سامانه در نظر گرفته شدند. با بررسی نتایج اعتبارسنجی کیفیت شبکهبندی، شبکۀ بهینه در هر دو هندسه المان مربعی مربعی شکل بود. تحلیل حرارتی جاذب نشان داد که در هندسۀ استوانهای، توزیع حرارتی در کف هندسه بیشتر است تا در سطح بالایی آن. نتایج تحلیل تغییرات عدد ناسلت، تمرکز تنش حرارتی را در مقطع خروجی سیال نشان دادند. با این همه، و برخلاف هندسۀ استوانهای، توزیع حرارت در هندسۀ مارپیچ به طور یکنواخت، متقارن و بدون تمرکز تنش حرارتی بود. این تمرکز تنش در هندسۀ استوانهای موجب میشود تا احتمال انتقال فرآیند تبخیر از داخل محفظه به لولههای انتقال به وجود آید. مقایسۀ نتایج تحلیل عددی رفتار حرارتی در دو هندسۀ جاذب نشان داد که مزیت هندسۀ مارپیچ در یکنواختی توزیع حرارت است که باعث افزایش بازده حرارتی در فرآیند نمکزدایی میشود. در مقابل، مزیت هندسۀ استوانهای در طراحی ساده، جایگذاری آسان، عایقبندی سریع و استفاده از مواد قابل دسترس برای ساخت نسبت به هندسۀ مارپیچ است.
سمانه ترابی؛ سیدرضا حسن بیگی؛ بهزاد ستاری؛ برات قبادیان
چکیده
ضایعات نان از ضایعات مواد غذایی رایج در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و نسبت ضایعات نان به آب (غلظت سوبسترا) بر میزان گلوگز ضایعات نان و تولید اتانولزیستی از گلوگز حاصل از هیدرولیزشدن آن است. ضایعات نان ابتدا به قطعات کوچک تقسیم و پس از آن با نسبت 15-10 (w/v%) با آّب مخلوط شدند. از آنزیمهای آلفاآمیلاز ...
بیشتر
ضایعات نان از ضایعات مواد غذایی رایج در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و نسبت ضایعات نان به آب (غلظت سوبسترا) بر میزان گلوگز ضایعات نان و تولید اتانولزیستی از گلوگز حاصل از هیدرولیزشدن آن است. ضایعات نان ابتدا به قطعات کوچک تقسیم و پس از آن با نسبت 15-10 (w/v%) با آّب مخلوط شدند. از آنزیمهای آلفاآمیلاز برای مایعسازی و گلوکوآمیلاز برای قندسازی استفاده شد. برای بررسی اثر متغیرهای زمان قندسازی و غلظت سوبسترا بر مقدار گلوگز، از روش سطح پاسخ (طرح مرکب مرکزی) با نرمافزار دیزایناکسپرت استفاده گردید. قند حاصل از هیدرولیز به روش کیت گلوکز اندازهگیری شد. میزان آفلاتوکسین ضایعات نان (به عنوان شاهد) و نمونۀ بهینۀ حاصل از فرآیند هیدرولیز (نمونه با بیشترین میزان گلوگز) اندازهگیری شد. از مخمر ساکارومایسیس سرویزیه برای فرآیند تخمیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین غلظت گلوگز در هیدرولیز، مربوط به غلظت سوبسترای 150 گرم بر لیتر و زمان قندسازی 48 ساعت به میزان 21/100 گرم بر لیتر است. هیدرولیز در غلظتهای بیشتر و زمانهای طولانیتر، به علت ایجاد ویسکوزیته و چسبندگی بالا، میزان غلظت گلوکز را کاهش میدهد در نتیجه اثر مطلوبی روی هیدرولیز ندارد.معلوم شد فرآیند هیدرولیزشدن آفلاتوکسین B1 و B2 را به ترتیب به میزان 76 درصد و 16 درصد کاهش میدهد. بیشترین مقدار اتانولزیستی در فاز تخمیر، 35/45 گرم بر لیتر با بازده 7/88 درصد در زمان 36 ساعت به دست آمد که میتواند به دلیل مصرف گلوکز تولید شده در مرحلۀ هیدرولیز شدن به واسطۀ رشد مناسب تودۀ سلولی در تخمیر در این مدت زمان باشد؛ زمان مناسب برای فرآیند تخمیر 36 ساعت است.