مهتا رفیعی؛ اسداله اکرم؛ محمد شریفی
چکیده
با هدف انتخاب راهکار مناسب برای مدیریت پسماند صنعت روغن زیتون در شهرستان رودبار استان گیلان، بررسی پیشینه پژوهش و مشورت با کارشناسان برای انتخاب معیارها انجام گرفت. چهار معیار اقتصادی، فنی، اجتماعی و زیستمحیطی بهعنوان معیارهای گزینش راهکار مناسب انتخاب شده و به 12 زیرمعیار تقسیم شدند. پرسشنامه بهصورت مقایسات زوجی، طراحی شد ...
بیشتر
با هدف انتخاب راهکار مناسب برای مدیریت پسماند صنعت روغن زیتون در شهرستان رودبار استان گیلان، بررسی پیشینه پژوهش و مشورت با کارشناسان برای انتخاب معیارها انجام گرفت. چهار معیار اقتصادی، فنی، اجتماعی و زیستمحیطی بهعنوان معیارهای گزینش راهکار مناسب انتخاب شده و به 12 زیرمعیار تقسیم شدند. پرسشنامه بهصورت مقایسات زوجی، طراحی شد و به روش نمونهگیری هدفمند از طریق مصاحبه با 20 نفر از کارشناسان ماهر این حوزه تکمیل شد. محاسبات و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد. نتایج نشان داد که معیار اقتصادی تأثیرگذارترین معیار با وزن 478/0 برای انتخاب روش مدیریت پسماند صنعت روغن زیتون است. پس از آن، به ترتیب، معیارهای فنی با وزن 248/0، زیستمحیطی با وزن 183/0 و اجتماعی با وزن 091/0 در رتبههای بعدی اهمیت طبق نظر خبرگان قرار گرفتند. در رتبهبندی گزینههای مسئله، راهکار تولید کمپوست با وزن 245/0 بهترین روش برای مدیریت پسماند روغن زیتون در استان گیلان شناسایی شد. پس از آن به ترتیب روشهای تولید انرژی تجدیدپذیر (243/0) در رتبه دوم، تولید خوراک دام (236/0) در رتبه سوم، استخراج مواد با ارزش (194/0) در رتبه چهارم اهمیت و دفن در لندفیل (082/0) در رتبه آخر قرار گرفتند.
محمد چناری؛ مجید خانعلی؛ محمد شریفی؛ هما حسین زاده بندبافها
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ خسارتهای زیستمحیطی تولید شکر خام در کشت و صنعتهای استان خوزستان تحت چارچوب مرسوم خطی و تحت چارچوب دیدگاه اقتصاد زیستی-چرخهای اجرا شد. هدف از انتقال سامانههای تولیدی با اقتصاد خطی به سامانههای تولیدی با اقتصاد زیستی-چرخهای در واقع حذف پسماند، افزایش کارایی مصرف مواد و انرژی و تولید محصولات ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ خسارتهای زیستمحیطی تولید شکر خام در کشت و صنعتهای استان خوزستان تحت چارچوب مرسوم خطی و تحت چارچوب دیدگاه اقتصاد زیستی-چرخهای اجرا شد. هدف از انتقال سامانههای تولیدی با اقتصاد خطی به سامانههای تولیدی با اقتصاد زیستی-چرخهای در واقع حذف پسماند، افزایش کارایی مصرف مواد و انرژی و تولید محصولات متنوع زیستی در جهت افزایش پایداری سامانههای تولیدی از جمله سامانههای تولید غذاست. نتایج این پژوهش نشان داد که تولید هر تن شکر خام تحت چارچوب اقتصاد خطی خسارت 41/167 پوینتی را به دنبال دارد که تولید و احتراق گاز طبیعی در فراوری نیشکر بیشترین مشارکت را در ایجاد این خسارت دارد. در مقابل، نتایج این پژوهش نشان داد که گذر از اقتصاد خطی و رسیدن به اقتصاد زیستی-چرخهای که در آن ملاس و باگاس به عنوان دو پسماند مهم صنایع شکر به ترتیب به الکل و سوخت تبدیل میشوند کاهشی 193 درصدی در خسارت زیستمحیطی کل به دنبال دارد. این نتیجهگیری تأکید میکند که تولید شکر تحت اقتصاد زیستی-چرخهای نه تنها راهحل مناسبی برای مدیریت پسماند موجود است بلکه به شکلی چشمگیر در کاهش خسارتهای زیستمحیطی ناشی از تولید نیشکر و فراوری آن نقش دارد.
محمد شریفی؛ عرفان خسروانی مقدم؛ پیام حاتمی
چکیده
یکی از مسائل بسیار مهم در مدیریت تولید، انتخاب بهترین گزینه برای انجامدادن هر یک از فعالیتهای تولید است به نحوی که هزینه و زمان تولید دارای کمترین مقدار و کیفیت دارای بالاترین مقدار ممکن باشد. با توجه به تعداد زیاد فعالیتها و گزینههای انتخابی برای هر فعالیت، معمولاً این انتخاب جواب منحصر به فرد ندارد و میتوان با استفاده ...
بیشتر
یکی از مسائل بسیار مهم در مدیریت تولید، انتخاب بهترین گزینه برای انجامدادن هر یک از فعالیتهای تولید است به نحوی که هزینه و زمان تولید دارای کمترین مقدار و کیفیت دارای بالاترین مقدار ممکن باشد. با توجه به تعداد زیاد فعالیتها و گزینههای انتخابی برای هر فعالیت، معمولاً این انتخاب جواب منحصر به فرد ندارد و میتوان با استفاده از تابع مطلوبیت و اختصاص دادن وزنهایی به زمان، هزینه و کیفیت، بهترین جواب را از بین جوابهای به دست آمده انتخاب کرد. به دلیل اینکه تصمیمگیری برای آینده همیشه بر اساس احتمال است، در این پژوهش سعی شد تا با استفاده از ریاضیات منطق فازی برای هزینه، زمان و کیفیت فرایند تولید شیر، بازهای به صورت اعداد فازی در نظر گرفته شود و برای مدیریت ریسک، آلفاکاتی نیز در این بازه تعریف شود. پس از آن با به کارگیری و مقایسۀ دو الگوریتم ازدحام ذرات و الگوریتم ژنتیک، از بین روشهای مختلف انجام دادن هر فعالیت در فرایند تولید شیر، تحت تاثیر آلفاکاتهای مختلف، بهترین روش برای هر فعالیت مشخص گردد. طبق نتایج به دست آمده، الگوریتم ازدحام ذرات نسبت به الگوریتم ژنتیک عملکرد بهتری در حل این مسئله از خود نشان داده است که در شرایط عدم قطعیت (0=α) مقدار زمان، هزینه و کیفیت به ترتیب 2180 روز و 118228/86 میلیون ریال و 46 درصد در الگوریتم ژنتیک و 2180 روز و 118224/20 میلیون ریال و 41 درصد در الگوریتم ازدحام ذرات محاسبه شده است. همچنین نشان داده شده است که با تنظیم مقدار آلفا با توجه به شرایط کاری میتوان میزان ریسک موجود در فرایند تولید را مدیریت کرد و با انجامدادن فعالیتهای فرایند، طبق شیوهای که برای هر فعالیت طی اجرای الگوریتم تعیین میشود، به کمترین زمان و هزینه و بالاترین کیفیت ممکن دست پیدا کرد.