کامل قادرنژاد؛ غلامحسین شاهقلی؛ عارف مردانی کرانی
چکیده
یکی از راههای کاهش تراکم خاک، اضافه کردن کودهای آلی و مدیریت تردد در زمینهای کشاورزی است. در این تحقیق، کود دامی بر مبنای صفر، 45، 60 و 90 تن در هکتار با خاک رسی مخلوط شد. پس از گذشت 6 ماه (شهریور تا اسفندماه)، در چهار سطح تردد 1، 6، 11 و 16 و در سه سطح رطوبت 8، 11 و 14 درصد در سه عمق 10، 20 و 30 سانتیمتری، تراکم خاک آزمایش شد. آزمایشها در انبارۀ ...
بیشتر
یکی از راههای کاهش تراکم خاک، اضافه کردن کودهای آلی و مدیریت تردد در زمینهای کشاورزی است. در این تحقیق، کود دامی بر مبنای صفر، 45، 60 و 90 تن در هکتار با خاک رسی مخلوط شد. پس از گذشت 6 ماه (شهریور تا اسفندماه)، در چهار سطح تردد 1، 6، 11 و 16 و در سه سطح رطوبت 8، 11 و 14 درصد در سه عمق 10، 20 و 30 سانتیمتری، تراکم خاک آزمایش شد. آزمایشها در انبارۀ خاک دانشگاه ارومیه زیر چرخ 220/65 R 21 تراکتور با استفاده از آزمونگر تکچرخ با بار ثابت 4 کیلونیوتن، فشار باد تایر برابر 110 کیلو پاسکال و سرعت پیشروی 88/2 کیلومتر بر ساعت، بررسی شد. در تیمار 90 تن کود دامی بر هکتار، نسبت به تیمار بدون کود، میزان کاهش جرم مخصوص و نشست خاک به ترتیب 7/14 و 94/6 درصد اندازهگیری شد. با افزایش تعداد تردد از 1 به 16 و افزایش رطوبت از 8 به 14 درصد، جرم مخصوص 21/7 و 92/7 درصد افزایش نشان یافته است. برای مدلسازی، از شبکۀ عصبی پرسپترون چند لایه (MLP-ANN)، با 6 نورون در لایۀ پنهان با تابع انتقال سیگموییدی و تابع انتقال خطی برای نورون خروجی، استفاده شد. مقایسۀ نتایج به دست آمده از مدل و نتایج تجربی نشاندهندۀ ضریب همبستگی 99/0 بین این مقادیر است. مقدار میانگین مربعات خطای مدل (MSE) و درصد میانگین مطلق خطای سیستم (MAPE) به ترتیب 0119071/0 و 0009641/0 به دست آمد که نشان از دقت بالای مدل شبکۀ عصبی در تخمین مقادیر تراکم خاک دارد.
زینب رمدانی؛ رضا عبدی؛ محمود امید؛ محمد علی میسمی
چکیده
داشتن اطلاعات یکپارچه در تبادل انرژی محصولات علوفهای برای ایجاد امکان مقایسۀ الگوی مصرف انرژی آنها ضروری است. هدف از این پژوهش، بررسی الگوی مصرف انرژی، تعیین میزان انتشار گاز کربن دیاکسید و مدلسازی رابطۀ بین عملکرد محصول و انرژی نهادههای مصرفی در سه محصول علوفهای است. این سه محصول شامل کاه گندم، ذرت سیلویی و یونجه معمولا ...
بیشتر
داشتن اطلاعات یکپارچه در تبادل انرژی محصولات علوفهای برای ایجاد امکان مقایسۀ الگوی مصرف انرژی آنها ضروری است. هدف از این پژوهش، بررسی الگوی مصرف انرژی، تعیین میزان انتشار گاز کربن دیاکسید و مدلسازی رابطۀ بین عملکرد محصول و انرژی نهادههای مصرفی در سه محصول علوفهای است. این سه محصول شامل کاه گندم، ذرت سیلویی و یونجه معمولا در اکثر دامداریها در ترکیب جیرۀ غذایی دامها قرار دارند. میزان کل انرژی نهادههای ورودی به مزرعه در کشت گندم، ذرت سیلویی، و یونجه بهترتیب 85/32077، 87/93049 و 04/30208 مگاژول در هکتار تخمین زده شده است. همچنین، میزان کربن دیاکسید منتشرشده در کشت این سه محصول بهترتیب برابر 67/2704، 79/5861 و 53/5538 کیلوگرم در هکتار محاسبه شده است. نسبت انرژی در گندم و یونجه 65/2 و 18/2 بهدست آمد در حالیکه در ذرت سیلویی، بهعلت کمتر بودن انرژی خروجی از مزرعه نسبت به انرژی ورودی، این رقم کمتر از یک محاسبه شده است. با استفاده از سامانۀ استنتاج عصبی- فازی رابطۀ بین عملکرد این سه محصول و میزان انرژی نهادههای مصرفی مدلسازی گردید. برای تخمین عملکرد کاه، مدلی با تابعهای عضویت 'gaussmf' با سه تابع ورودی بهعنوان بهترین مدل در میان مدلهای مختلف تعیین گردید. در میان مدلهای بهدست آمده برای تعیین علمکرد ذرت، بهترین عملکرد در مدلی با دو تابع عضویت 'pimf' دیده شد. همچنین، مدلی با سه تابع عضویت ذوزنقهای 'trapmf' و ضریب تعیین 960/0 بهترین عملکرد را برای مدلسازی عملکرد یونجه نشان داده است.
رضا عباسی نژاد؛ علی نجات لرستانی؛ محمد یونسی الموتی
چکیده
تحقیقات نشان میدهد که 20 تا 55 درصد انرژی تراکتور در سطح درگیری تایر و زمین تلف میشود. خاکهای کشاورزی نرم هستند بنابراین برای ایجاد کشش، آج تایر نقش اصلی را دارد. استفاده از روشهای شبیهسازی رایانهای برای بررسی برهمکنش تایر و خاک، آزمایشهای فیزیکی را کم میکند و هزینههای طراحی و توسعه را به مقدار زیاد کاهش میدهد. تحقیق ...
بیشتر
تحقیقات نشان میدهد که 20 تا 55 درصد انرژی تراکتور در سطح درگیری تایر و زمین تلف میشود. خاکهای کشاورزی نرم هستند بنابراین برای ایجاد کشش، آج تایر نقش اصلی را دارد. استفاده از روشهای شبیهسازی رایانهای برای بررسی برهمکنش تایر و خاک، آزمایشهای فیزیکی را کم میکند و هزینههای طراحی و توسعه را به مقدار زیاد کاهش میدهد. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر خصوصیات الگوی آج بر پارامترهای عملکرد کششی تایر با استفاده از شبیهسازی اجزا محدود سه بعدی در نرمافزارهای مدلسازی و شبیهسازی کتیا و آباکوس پرداخته است. در ابتدا، اعتبار شبیهسازی رایانهای برهمکنش تایر با طرح آج کامل که همانند تایر استفاده شده در آزمایش سویلبین است، بررسی شد و پس از آن، مدلهای تایر بدون طرح آج، مدل تایر با زاویۀ آج کمتر نسبت به زاویۀ آج در تایر با طرح آج کامل، مدل تایر با آج پهنتر نسبت به پهنای آج در تایر با طرح آج کامل، مدل تایر با آج بلندتر (ارتفاع بیشتر) نسبت به ارتفاع آج در تایر با طرح آج کامل و مدل تایر با فاصلۀ آج بیشتر (فاصله گام آج بیشتر) نسبت به فاصلۀ آجها در تایر با طرح آج کامل مورد بررسی قرار گرفت. از مقایسۀ مقادیر بهدست آمده برای شبیهسازیها میتوان نتیجه گرفت که فقدان آج باعث کاهش نیروی کششی و کاهش سرعت خطی میشود. همچنین هرچه مقدار زاویۀ آج با محور چرخ کاهش پیدا کند نیروی کششی افزایش مییابد اما سرعت خطی را در طول مسیر نوسانی و متغیر میکند. افزایش پهنای آج، میزان نیروی کشش را کاهش میدهد و افزایش ارتفاع آج باعث افزایش نیروی کششی میشود اما سرعت خطی را در طول مسیر نوسانی و متغیر میکند. افزایش فاصلۀ بین دو آج (یا گام آج) باعث نوسانی و متغیر شدن میزان نیروی کشش و سرعت خطی میشود.
آسیه محمدی؛ احمد غضنفری مقدم؛ شهین نوربخش
چکیده
در این پژوهش میوه زیتون تلخ به دو صورت پوستگیری شده و پوستگیری نشده تهیه و خصوصیات سیالی آنها شامل میانگین قطر هندسی، ضریب کرویت، چگالی ظاهری، زاویۀ اصطکاک ایستایی، زاویۀ اصطکاک داخلی اندازهگیری شد. چگونگی حرکت و مقدار جریان خروجی آنها درون مخزن مکعب مستطیلی نیز بررسی و مدلسازی شد. در این بررسی، حداقل قطر خروج ...
بیشتر
در این پژوهش میوه زیتون تلخ به دو صورت پوستگیری شده و پوستگیری نشده تهیه و خصوصیات سیالی آنها شامل میانگین قطر هندسی، ضریب کرویت، چگالی ظاهری، زاویۀ اصطکاک ایستایی، زاویۀ اصطکاک داخلی اندازهگیری شد. چگونگی حرکت و مقدار جریان خروجی آنها درون مخزن مکعب مستطیلی نیز بررسی و مدلسازی شد. در این بررسی، حداقل قطر خروج از مخزن برای میوه پوستگیری شده و پوستگیری نشده بهترتیب 4/4 و 3/6 سانتیمتر بهدست آمد. مقایسه مقدار جریان خروجی از دهانهای با قطر 5/5 سانتیمتر نشان میدهد که سرعت جریان خروجی میوه پوستگیری شده و پوستگیری نشده بهترتیب برابر با 586 و 554 سانتیمتر مکعب در ثانیه است. در مخزن سه منطقه افزایش سرعت، کاهش سرعت و افزایش مجدد سرعت از یکدیگر قابل تمایز بود. برای بیان موقعیت افقی دانه بهصورت تابعی از زمان یک تابع نمایی و برای بیان موقعیت عمودی و سرعت لحظهای بهصورت تابعی از زمان دو رابطه درجه سه پیشنهاد شد که با ضریب تبیین بالا از دادههای آزمایشگاهی عبور کردند. سرعت جریان در دهانه خروجی بهصورت تابعی از قطر دهانه با استفاده از دو مدل بورلو و گرگوری بررسی شد. مقایسه این دو نشان میدهد که مدل بورلو با 997/0=R2 بهتر از مدل گرگوری در دادههای آزمایشگاهی برازش شده است.